ابعاد و اهمیت ناآرامی‌های بدخشانِ افغانستان

به گزارش روابط عمومی به نقل از پایگاه بررسی تحولات افغانستان، تظاهرات مردم این دو منطقه و برخورد حکومت طالبان با این اعتراضات و متعاقب آن حمله داعش در مرکز این ولایت، به یکی از سوژه‌های مهم خبری تبدیل شده است. هر چند این تظاهرات فروکش کرد اما ابعاد و اهمیت این اعتراضات کمتر مورد بررسی قرار گرفت.

موقعیت راهبردی بدخشان
بدخشان هر چند که نسبت به پایتخت یکی از ولایت‌های دور افتاده محسوب می‌شود اما تغییر دینامیک‌ها در افغانستان جدید بر اهمیت این ولایت افزوده است. هم مرز بودن بدخشان با ۳ کشور همسایه عاملی است که بر اهمیت ناآرامی‌های بدخشان می‌افزاید.

الف: همسایگی با تاجیکستان
بدخشان واقع در شمال شرق افغانستان، بخشی از مرز ۱۳۰۰ کیلومتری دو کشور تاجیکستان و افغانستان را شکل می‌دهد؛ مرزی متخلخل که کنترل در تمام ادوار برای حاکمیت‌های هر دو کشور مشکل بوده است. با توجه به این که در حال حاضر تاجیکستان پایگاه مخالفان حکومت طالبان است، ناآرامی در بدخشان و تداوم آن می‌تواند پیوند بین معترضان و مخالفان را در دو سوی مرز سبب شود و اعتراضات غیر مسلحانه را به خیزش‌های مسلحانه تبدیل کند.

ب: کریدور واخان
حکومت طالبان با تمرکز بر گسترش مسیرهای ارتباطی و ترانزیتی، اهتمام ویژه‌ای بر ارتباط مستقیم با چین دارد که این امر فقط از مسیر کریدور واخان میسر است که در ولایت بدخشان قرار دارد. حکومت طالبان مذاکرات مستمری با چین در این مورد داشته و طبق اعلام مسئولان حکومت سرپرست، کار احداث این جاده در کریدور واخان به مراحل نهایی رسیده است. هر چند چینی‌ها تاکنون پاسخ مثبتی به این درخواست نداده‌اند اما به دلایلی ارتباط مستقیم چین با افغانستان در میان مدت دور از انتظار نیست. در چنین شرایطی، هر گونه ناآرامی در بدخشان می‌تواند نگرانی‌های چین را برای گشودن مرز خود در این نقطه را افزایش دهد.

فعال شدن گسل‌های قومی
از نظر قوم‌شناختی‌، بخش‌ مهمی‌ از بدخشان‌ را تاجیکان تشکیل می‌دهند. اهمیت این مسئله زمانی بیشتر به ذهن خطور می‌کند که اغلب مخالفان سیاسی و نظامی حکومت طالبان هم تاجیک تبار هستند. به همین دلیل، ناآرامی‌های بدخشان با موجی از حمایت‌ مخالفان همراه شد و حتی جبهه مقاومت به رهبری احمد مسعود وعده حملات مسلحانه در بدخشان را داد. در حکومت طالبان با شالوده پشتونی، اعتراضات این چنینی غیر پشتون‌ها خطرناک است و می‌تواند به منزله یک محرکه برای فعال شدن گسل‌های قومی عمل کند. برخی از مطالبات معترضان، جایگزین سازی نیروهای پلیس پشتون با نیروهای بومی بود که نشان می‌دهد، بحث قومیت حساسیت خاص خود را در بدخشان دارد. پذیرش این خواسته مردم از سوی حکومت طالبان نشان می‌دهد که کابل حساسیت موضوع را درک کرده است.

ناکامی محو کشت مواد مخدر
جای انکار و تردید نیست که محرکه اصلی این اعتراضات، نابودسازی کشتزارهای مواد مخدر بوده است. از ابتدای دهه ۹۰ شمسی، کشت مواد مخدر در بدخشان رو به فزونی گذاشت و در نیمه این دهه، نیمی از مزارع بدخشان به کشتزارهای مواد مخدر تبدیل شد. علت آن هم سود سرشار و آسانی قاچاق این ماده بود چرا که بدخشان به دروازه قاچاق مواد به سوی آسیای مرکزی و روسیه شهرت دارد.

پس از حکم رهبر طالبان مبنی بر ممنوعیت کشت مواد مخدر، کاهش ۸۰ درصدی کشت در افغانستان رخ داد. در بسیاری از ولایاتی که مرکز کشت مواد مخدر افغانستان بودند، کاهش ۹۰ درصدی کشت گزارش شد اما در بدخشان کشت تریاک افزایش یافت. بر اساس رصد ماهواره‌ای یک مرکز تحقیقاتی، بدخشان یکی از ولایاتی است که بالاترین کشت مواد مخدر را داشته است. این اقدام نوعی نافرمانی از حکومت تعبیر می‌شود آن هم نوعی نافرمانی که جای دفاع ندارد. هر چند که برخی از مخالفان در تلاش هستند تا ماهیت ناآرامی‌های بدخشان را قومی جلوه دهند اما واقعیت این است که علت اصلی تصادم بین مردم و نیروهای حکومتی، تخریب کشتزارهای مواد مخدر بوده است.

حکومت طالبان به دو دلیل تخریب کشتزارهای بدخشان را ادامه خواهد داد. نخست نادیده گرفتن کشت تریاک در بدخشان به منزله پذیرش شکست طرح مبارزه با مواد مخدر است حال آن که حکومت سرپرست، محو کشت مواد مخدر را به عنوان یک دستاورد تبلیغ می‌کند. دوم، چشم‌پوشی از مزارع مواد مخدر بدخشان، زمینه اعتراضات کشاورزان دیگر ولایات را سبب خواهد شد. به این دلایل، حکومت طالبان محو کشتزارهای مواد مخدر را با جدیت دنبال خواهد کرد.

بدخشان زمین بازی‌های خارجی
برخی کشورهای منطقه و فرامنطقه بی‌میل نیستند که حکومت طالبان را تحت فشار قرار دهند. میدان بدخشان می‌تواند زمینه مناسبی برای این بازی باشد. تاریخ افغانستان مملو از بازی کشورهای خارجی در این خاک است. عرصه و عوامل داخلی برای این بازی مهیا هستند و اگر حکومت طالبان نتواند اوضاع را کنترل کند، امکان شروع یک بازی در بدخشان وجود دارد.

در مجموع، ناآرامی بدخشان افغانستان به دلایل متعددی حائز اهمیت است و می‌تواند این منطقه را درگیر یک بحران عمیق و طولانی سازد. بحرانی که بدون شک مردم قربانیان آن خواهند بود.

311311

دکمه بازگشت به بالا