تیپ های زندان تهران بزرگ: راهنمای بخش ها و تقسیم بندی ها

وکیل

تیپ های زندان تهران بزرگ

زندان تهران بزرگ که به فشافویه نیز شهرت دارد، از بزرگترین ندامتگاه های ایران است که به پنج واحد یا «تیپ» اصلی تقسیم می شود. این تیپ ها بر اساس نوع جرم، زندانیان را دسته بندی می کنند و هر واحد شرایط و چالش های خاص خود را دارد. درک ساختار این تیپ ها برای شناخت وضعیت داخلی زندان ضروری است.

زندان تهران بزرگ، که از آن با نام ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ یا فشافویه نیز یاد می شود، نه تنها یک مرکز نگهداری برای محکومان است، بلکه به دلیل وسعت، تعداد زندانیان و پیچیدگی های داخلی خود، دنیایی جداگانه محسوب می شود. این ندامتگاه که در کیلومتر ۱۲ آزادراه تهران به قم و در منطقه فشافویه شهر حسن آباد قرار گرفته، با هدف اولیه تفکیک محکومان مواد مخدر از سایر زندانیان استان تهران ساخته شد، اما با گذشت زمان، به یکی از پرجمعیت ترین و مهم ترین زندان های کشور تبدیل شده است.

تجربه زندگی در این ندامتگاه، فارغ از نوع جرم و محکومیت، می تواند سرشار از ابعاد ناگفته و چالش های جدی باشد. ساختار داخلی این زندان، با تقسیم بندی به واحدهایی که زندانیان از آنها با عنوان «تیپ» یاد می کنند، نشان دهنده تلاشی برای سازماندهی زندانیان بر اساس نوع جرایم است. با این حال، واقعیت های موجود در هر تیپ، تصویری متفاوت از آنچه ممکن است در ذهن عموم باشد، ارائه می دهد. این مقاله به بررسی دقیق و بی طرفانه این تیپ ها، شرایط نگهداری زندانیان در هر واحد و چالش های مشترک و متفاوتی که آنها با آن روبرو هستند، می پردازد.

ساختار کلی زندان تهران بزرگ و تقسیم بندی تیپ ها

ندامتگاه تهران بزرگ، مجموعه ای عظیم است که در بطن خود، دنیایی از قوانین نانوشته و واقعیت های پیچیده را جای داده است. درک این ساختار برای هر کسی که به نوعی با این محیط در ارتباط است، ضروری به نظر می رسد. این زندان به دلیل وسعت و جمعیتی که در خود جای داده است، فراتر از یک مرکز تادیبی عمل می کند و ابعاد اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی خاص خود را شکل داده است.

زندان تهران بزرگ: یک نگاه کلی

این ندامتگاه وسیع با مساحتی بالغ بر ۱۱۰ هکتار و ۷۰ هزار مترمربع زیربنا برای اردوگاه محکومان مواد مخدر، از بزرگترین زندان های ایران به شمار می رود. ساخت این مجموعه ۱۵ سال به طول انجامید و شامل ۳۸ سوله است؛ ۲۶ سوله آن به ۲۴ اندرزگاه ۳۰۰ نفره اختصاص یافته و ۱۲ سوله دیگر نیز برای بخش های پشتیبانی و حفاظت در نظر گرفته شده است. ظرفیت اسمی این زندان ۱۷ هزار نفر اعلام شده است. با این حال، گزارش ها و تجربیات زندانیان نشان می دهد که اغلب اوقات، تعداد زندانیان از ظرفیت اسمی فراتر رفته و این تراکم بیش از حد، چالش های بی شماری را برای ساکنان و کارکنان آن ایجاد می کند.

تراکم جمعیت در زندان فشافویه، یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات آن است. وقتی یک ندامتگاه با ظرفیت مشخص، بیش از حد مجاز زندانی را در خود جای می دهد، تمامی زیرساخت ها و امکانات موجود تحت فشار قرار می گیرند. این فشار بر روی امکانات بهداشتی، فضای خواب، تغذیه و حتی امنیت زندانیان تأثیر مستقیم می گذارد. وضعیت به گونه ای است که بسیاری از زندانیان مجبور به کف خوابی می شوند و حتی فضای کافی برای حرکت و فعالیت های روزمره به حداقل می رسد. این تراکم، زمینه ساز بروز تنش ها و مشکلات بسیاری در فضای داخلی زندان است.

مفهوم تیپ و واحد در زندان فشافویه

زندان تهران بزرگ از پنج واحد اصلی تشکیل شده است. مسئولان زندان این بخش ها را «واحد» می نامند، اما در میان زندانیان، این واحدها به «تیپ» شهرت دارند. هر تیپ بر اساس نوع جرایم، افراد را دسته بندی می کند، اگرچه تفکیک واقعی جرایم همواره به طور کامل اجرا نمی شود. این تقسیم بندی، با هدف اولیه سازماندهی و مدیریت بهتر زندانیان صورت گرفته است، اما در عمل، هر «تیپ» به محیطی با ویژگی ها و فرهنگ خاص خود تبدیل شده است که تفاوت های زیادی با سایر بخش ها دارد.

تشخیص دقیق اینکه چه کسی در کدام تیپ قرار می گیرد، اغلب بر اساس جرم اولیه و وضعیت حقوقی زندانی انجام می شود. با این حال، گزارش ها حاکی از آن است که این تفکیک همیشه به صورت ایده آل و مطابق آیین نامه ها نیست و گاهی زندانیان با جرایم مختلف، در یک تیپ نگهداری می شوند. این وضعیت می تواند پیامدهای جدی برای امنیت و سلامت روانی زندانیان، به ویژه تازه واردها یا کسانی که برای جرایم سبک تر محکوم شده اند، داشته باشد.

معرفی و بررسی جزئی تیپ های مختلف زندان تهران بزرگ

درک تیپ های مختلف زندان تهران بزرگ، به معنای شناخت دقیق تر از زندگی در این ندامتگاه و تفاوت هایی است که هر زندانی بر اساس نوع جرم و وضعیت خود تجربه می کند. هر تیپ، به دلیل ماهیت جرایم زندانیان و تراکم جمعیت، دارای ویژگی های منحصربه فردی است که زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار می دهد.

تیپ ۱ و ۴: واحد سرقت، شرارت و تعزیرات

تیپ های ۱ و ۴ در زندان تهران بزرگ، به عنوان واحدهای نگهداری محکومان سرقت، شرارت، اراذل و اوباش و جرایم تعزیری خاص شناخته می شوند. این واحدها به دلیل نوع جرایم زندانیان، اغلب محیطی پرفشار و با چالش های فراوان برای ساکنانش هستند. هر یک از این واحدها، بر اساس گزارش ها، حدود ۵۰۰۰ نفر زندانی را در خود جای داده اند که این رقم، به تنهایی گویای تراکم بسیار بالا در این بخش هاست.

شرایط زندگی در تیپ ۱ و ۴

  1. تراکم و کف خوابی: تراکم زندانیان در این تیپ ها به حدی است که پدیده «کف خوابی» به امری رایج تبدیل شده است. بسیاری از زندانیان مجبورند در راهروها، نمازخانه ها یا فضای مجاور سرویس های بهداشتی، بدون تخت و تنها با یک پتو بر روی زمین بخوابند. این افراد حتی اجازه بلند شدن برای قضای حاجت در طول شب را ندارند، چرا که ممکن است همان فضای اندک خود را نیز از دست بدهند.
  2. امکانات بهداشتی نامناسب: کمبود شدید امکانات بهداشتی از جمله تعداد کم حمام و توالت، باعث می شود زندانیان برای شستن لباس یا استحمام روزانه، تا یک هفته در انتظار بمانند. استفاده مشترک از لوازم شخصی مانند حوله و صابون نیز به دلیل فقر مالی رایج است که شیوع بیماری های واگیر را تشدید می کند.
  3. خشونت و قدرت طلبی: محیط تیپ های ۱ و ۴ اغلب با خشونت، قدرت طلبی و شکل گیری «اتاق فکر»های غیررسمی همراه است. این «اتاق فکر»ها که خارج از نظارت رسمی زندان عمل می کنند، بسیاری از امور داخلی واحد را کنترل کرده و نرخ ها و خدمات مختلف را تعیین می کنند.
  4. امنیت پایین: برخی زندانیان این تیپ ها را به «مکزیک» تشبیه می کنند، جایی که امنیت پایین است و حتی اسلحه سرد (تیزی، چاقو، شمشیر) در دسترس زندانیان قرار دارد. این وضعیت، به ویژه برای زندانیان تازه وارد و ضعیف تر، می تواند بسیار خطرناک باشد.
  5. محدودیت ها و فقر: زندانیان در این بخش ها اغلب با محدودیت های بیشتری در هواخوری و فعالیت های روزانه مواجه هستند. بسیاری از آنها به دلیل عدم تمکن مالی، حتی از خرید اقلام اولیه مانند آب معدنی نیز عاجزند و برای تامین نیازهای خود، به سیستم های زیرزمینی و غیرقانونی پناه می برند.

بر اساس شهادت برخی از زندانیان سابق، تیپ های ۱ و ۴ به دلیل جمعیت زیاد و نوع جرایم، به محلی برای شکل گیری یک اقتصاد زیرزمینی و غیررسمی تبدیل شده اند که در آن، سیگار نقش پول رایج را ایفا می کند و حتی کوچک ترین نیازها نیز با پرداخت آن تامین می شود.

تیپ ۲ و ۵: واحد محکومان مالی

تیپ های ۲ و ۵ به نگهداری محکومان مالی اختصاص دارند. این زندانیان اغلب به دلیل جرایمی مانند کلاهبرداری، قاچاق کالا، تعزیرات مالی، خیانت در امانت، جعل، انتقال مال غیر و تحصیل مال نامشروع، در این واحدها به سر می برند. بر اساس گزارش ها، تیپ ۲ حدود ۲۰۰۰ نفر و تیپ ۵ حدود ۳۰۰۰ نفر زندانی دارد.

شرایط زندگی در تیپ ۲ و ۵

  1. تراکم و «دلالی تخت»: اگرچه تراکم زندانیان در این تیپ ها همچنان بالا است، اما وضعیت آن کمی بهتر از تیپ های ۱ و ۴ به نظر می رسد. رواج پدیده «دلالی تخت» در این واحدها، نشان دهنده تمکن مالی نسبی برخی زندانیان است. «وکیل بند»ها که به عنوان سرگروه های دلالان تخت شناخته می شوند، اقدام به رهن، اجاره یا فروش تخت به زندانیان تازه وارد می کنند. نرخ ودیعه یک تخت می تواند به ۴ میلیون تومان برسد که یک میلیون آن سهم دلال و سه میلیون دیگر سهم صاحب تخت است. اجاره هفتگی تخت نیز حدود ۴۰۰ هزار تومان گزارش شده است.
  2. رفتار کادر زندان: گفته می شود که کادر زندان، به شرط رفتار متناسب، برخورد نسبتاً بهتری با زندانیان مالی دارند. این مسئله می تواند ناشی از تفاوت های فرهنگی و رفتاری در میان این گروه از زندانیان باشد.
  3. فعالیت های اختیاری و کار: در تیپ های مالی، زندانیان می توانند درخواست کار در بخش های خدماتی مانند نانوایی یا باغبانی بدهند. این فرصت ها به آنها اجازه می دهد تا ساعات روز را مشغول باشند و حتی «رای کار» (امتیاز کاری) کسب کنند.
  4. برنامه روزانه: برنامه روزانه در این واحدها نسبتاً منظم است: ۶:۳۰ صبح بیداری، ۶:۳۰ تا ۷ نظافت، ۷ صبحانه، ۸ ورود افسر نگهبان جدید. هواخوری نیز از ۸ صبح تا اذان ظهر اختیاری است و زندانیان مالی مجبور به شرکت در آن نیستند. پس از اذان، زندانیان به صورت «فروندی» (گروهی) وارد واحدها شده و «حاضر» می شوند.
  5. شبکه های قدرت: اگرچه «اتاق فکر» و فساد در تیپ های مالی نیز وجود دارد، اما شاید شدت آن کمتر از تیپ های سرقت و شرارت باشد. زندانیان مالی، که اغلب مدیر، حسابدار، انبوه ساز یا پزشک بوده اند، اعتبار و آبروی باخته خود را در زندان نیز با خود حمل می کنند.

تیپ ۳: واحد قرنطینه (تازه واردها)

تیپ ۳ به عنوان واحد قرنطینه، محلی برای نگهداری موقت زندانیان تازه وارد است. هدف از این بخش، تفکیک اولیه جرایم، انجام آزمایشات پزشکی لازم و تعیین واحد نهایی نگهداری آنهاست. این واحد حدود ۲۰۰۰ نفر زندانی را در خود جای داده و برای بسیاری از افراد، اولین تجربه مواجهه با محیط زندان است.

شرایط اولیه در تیپ ۳

  1. بلاتکلیفی و اضطراب: محیط قرنطینه برای زندانیان با بلاتکلیفی و اضطراب زیادی همراه است. آنها نمی دانند قرار است به کدام تیپ منتقل شوند و این عدم قطعیت، بار روانی زیادی را به همراه دارد.
  2. دوره «آب بندی شدن»: بسیاری از زندانیان در این دوره، با اصطلاحات و قوانین نانوشته زندان آشنا می شوند. این مرحله، نوعی «آب بندی شدن» در اتمسفر زندان محسوب می شود.
  3. مشکلات بهداشتی و تراکم: در بدو ورود، مشکلات بهداشتی و تراکم بالا به وضوح مشاهده می شود. زندانیان تنها یک زیرپوش، حوله، شامپو و شورت دریافت می کنند و اقلام بهداشتی دیگر مانند مسواک، خمیر دندان و مایع ظرفشویی را باید خودشان تهیه کنند.
  4. برخورد با گروه های خاص: گزارش ها حاکی از برخورد «حیوان وار» با معتادان تزریقی، کارتن خواب ها و برخی گروه های خاص در بدو ورود به این واحد است. نادر فتوره چی، از فعالان حقوق بشر، اشاره کرده بود که بیش از ۵۰ درصد زندانیان قرنطینه معتادان تزریقی و کارتن خواب هستند که حتی توان ایستادن روی پا را ندارند و باید به بیمارستان منتقل شوند.

معضلات و چالش های مشترک در تمامی تیپ ها

صرف نظر از تفکیک تیپ ها بر اساس نوع جرم، زندان تهران بزرگ با چالش ها و معضلات گسترده ای مواجه است که بر زندگی تمامی زندانیان تأثیر می گذارد. این مشکلات ریشه ای، نه تنها تجربه حبس را دشوارتر می کنند، بلکه مانع از تحقق اهداف اصلاح و تربیت در سیستم زندان ها می شوند.

تراکم بیش از ظرفیت و پیامدهای آن

تراکم بیش از ظرفیت، یکی از اصلی ترین مشکلات زندان تهران بزرگ است. این ندامتگاه که برای ظرفیت ۱۵ هزار نفر طراحی شده بود، گاهی اوقات بیش از ۱۳ تا ۱۷ هزار زندانی را در خود جای می دهد. این تفاوت بین ظرفیت اسمی و واقعی، پیامدهای وخیمی دارد:

  • «کف خوابی» و «خواب کتابی»: تعداد تخت های موجود حتی برای یک پنجم زندانیان نیز کافی نیست. این وضعیت به «کف خوابی» گسترده منجر می شود، جایی که صدها نفر در راهروها و فضاهای عمومی می خوابند. زندانیان «کف خواب» مجبورند شب ها «کتابی» بخوابند، یعنی به پهلو و چسبیده به هم، بدون امکان جابجایی.
  • کمبود امکانات اولیه: با این تعداد زندانی، امکانات اولیه مانند حمام و دستشویی به شدت محدود می شود. برای مثال، هر گروه ۱۶ اتاقه که ۲۴۰ تخت دارد، تنها ۱۴ توالت و ۱۴ حمام دارد. این کمبود باعث می شود که زندانیان برای شستن لباس یا استحمام، تا یک هفته در نوبت بمانند.

فساد و اقتصاد زیرزمینی در زندان

فساد و وجود یک اقتصاد زیرزمینی، ابعاد عمیق و سازمان یافته ای در زندان تهران بزرگ دارد که بر تمام جنبه های زندگی زندانیان سایه افکنده است.

  • «دلالی تخت»: این پدیده به ویژه در تیپ های مالی رواج دارد. «وکیل بند» به عنوان سرگروه دلالان، نقش کلیدی در اجاره یا رهن تخت ها ایفا می کند. نرخ ودیعه یک تخت ۴ میلیون تومان است که ۱ میلیون آن سهم دلال و ۳ میلیون سهم صاحب اصلی تخت است. اجاره هفتگی نیز ۴۰۰ هزار تومان گزارش شده است.
  • «سیگار» به عنوان وجه رایج: در این «شهر بی نقشه»، سیگار نقش پول رایج را ایفا می کند. با سیگار می توان رشوه پرداخت کرد، خدمات خرید، کالاها را مبادله کرد و حتی افسر نگهبان را جابجا نمود. از پست نامه تا حمام رفتن، همه چیز با سیگار خریداری می شود.
  • بازار سیاه کالا و خدمات: قیمت ها در این بازار سیاه به طرز عجیبی بالا است. به عنوان مثال، هزینه پست نامه در واحد خدمات و اشتغال ۸۳۰۰ تومان است، اما در تیپ ۱ به ۱۵ هزار تومان می رسد. نوشتن یک عریضه ۲ تا ۵ میلیون تومان، قرص B2 (بوپرونورفین) ۵۰ هزار تومان و یک پاکت سیگار وینستون ۲۰ هزار تومان به فروش می رسد.
  • «خرج زیر ۸» و «اتاق فکر»: هر واحد روزانه یک میلیون تومان «خرج زیر ۸» دارد که وکیل بند علاوه بر دریافت سهم از زندانیان، با فروش مواد در سالن آن را تأمین می کند. «اتاق فکر»های غیررسمی، دور از چشم مسئولان، نرخ خدمات و کالاها را تعیین کرده و مسئول فساد، زورمداری و گردن کلفتی در زندان هستند.

مشکلات بهداشتی و درمانی

وضعیت بهداشت و درمان در زندان فشافویه بسیار بحرانی گزارش شده است:

  • کمبود امکانات و دارو: امکانات پزشکی و اقلام دارویی به شدت کم است. محیط بهداری اغلب غیر استریل بوده و شیوع بیماری های واگیردار مانند هپاتیت، ایدز و سل یک تهدید جدی محسوب می شود.
  • تأخیر در درمان و تحمیل هزینه: زندانیان بیمار با تأخیر زیاد برای درمان به خارج از زندان فرستاده می شوند. اغلب از آنها تعهد کتبی گرفته می شود که هزینه بیمارستان را خودشان بپردازند.
  • جیره بهداشتی ناکافی: هر ۴۰ روز یک بار، به هر زندانی یک شامپو داروگر کوچک، مایع دستشویی و ۲ کیلو و ۷۰۰ گرم قند به عنوان جیره داده می شود، اما مسواک، خمیر دندان، مایع ظرفشویی و حوله را باید خود زندانی تهیه کند. زندانیان تیپ ۱ و ۴ که اغلب فقیر هستند، مجبورند از یک حوله برای چندین نفر استفاده کنند و حتی لباس های یکدیگر را بپوشند.

عدم تفکیک واقعی جرایم

بر اساس آیین نامه سازمان زندان ها، زندانیان با جرایم مختلف باید تفکیک شوند، به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جرایم عادی. اما این قانون در زندان فشافویه نقض می شود:

  • هم نشینی زندانیان سیاسی و عادی: بسیاری از زندانیان عقیدتی و سیاسی، از جمله دراویش گنابادی، به عنوان تنبیه به این زندان فرستاده می شوند و در کنار زندانیان با جرایم عادی نگهداری می شوند. این وضعیت می تواند امنیت جانی و روانی آنها را به خطر بیندازد.
  • حوادث تلخ: نمونه بارز این عدم تفکیک، قتل علیرضا شیرمحمدعلی، یک زندانی سیاسی، با ۳۰ ضربه چاقو در همین زندان است که نشان دهنده عمق فاجعه بار این وضعیت است.
  • تحریم های بین المللی: به دلیل نقض جدی حقوق بشر و سرکوب معترضان، زندان فشافویه توسط وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا در سال ۱۳۹۸ و اتحادیه اروپا در سال ۱۴۰۰ مورد تحریم قرار گرفته است.

فقدان فرصت های اصلاح و تربیت

زندان، در تئوری، مکانی برای اصلاح و تربیت است، اما در فشافویه این فرصت ها بسیار محدود است:

  • کمبود کارگاه های اشتغال زا: تعداد کارگاه های منبت کاری، نجاری، نقاشی و معرق در مقایسه با تعداد متقاضیان بسیار کم است. ورود به این کارگاه ها نیازمند تأیید شورای زندان است و بسیاری از زندانیان به دلیل این کمبود، محکوم به بیکاری طولانی مدت می شوند.
  • بیکاری و پیامدهای آن: بیکاری طولانی مدت، علاوه بر از بین بردن فرصت های یادگیری و کسب مهارت، منجر به یأس، افسردگی و تشدید مشکلات روانی در میان زندانیان می شود و آنها را به سمت فعالیت های غیرقانونی در داخل زندان سوق می دهد.

تجربیات زندانیان و دیدگاه های متفاوت

آنچه در دیوارهای زندان تهران بزرگ می گذرد، تنها با نگاه به آمار و ارقام قابل درک نیست. تجربه زیسته زندانیان، واقعیتی متفاوت و گاه بسیار تلخ تر را روایت می کند. صحبت های زندانیان سابق، پرده از بسیاری از حقایق برمی دارد و تفاوت های فاحشی را بین شرایط و امکانات موجود در تیپ های مختلف، به ویژه بر اساس توان مالی زندانی، نشان می دهد.

یکی از زندانیان سابق مالی (ایرج) که در واحد ۵ اندرزگاه ۴ سالن ۱ و اندرزگاه ۳ سالن ۱ این زندان به سر برده است، تأکید می کند که بیشتر صحبت ها در مورد زندان صحیح است، اما همه جزئیات آن را تأیید نمی کند. او اذعان دارد که تعداد زندانیان زیاد است و اقلام فروشگاهی حداقل ۳۰ درصد گران تر از بیرون به فروش می رسند. اما در مورد واحد ۵، او معتقد است که رفتار و گفتمان تا حد زیادی به شخصیت خود زندانی بستگی دارد.

بر اساس تجربه ایرج، در واحد ۵، حمام و دستشویی نوبتی نیست و اکثر افراد هر روز حمام می کنند و در محیطی تمیز زندگی می کنند. او اشاره می کند که حرف های رکیک اصلاً به گوش نمی رسد و اگر کسی شب ها برای دستشویی یا سیگار کشیدن بلند شود، کسی جای او را نمی گیرد. همچنین، رفتار افراد کادر زندان با زندانیان، بر اساس شخصیت خود زندانی، خوب و محترمانه است. این اظهارات، تصویری متفاوت از تیپ های ۱ و ۴ که پیشتر توصیف شدند، ارائه می دهد و نشان دهنده آن است که وضعیت در تیپ های مالی، به خصوص برای کسانی که تمکن مالی دارند، می تواند تا حدودی بهتر باشد.

این زندانی سابق در ادامه به نکته مهمی اشاره می کند: «متاسفانه در زندان یکسری ها نه تنها پند نمی گیرند بلکه هزار تا خلاف جدید یاد گرفته و پس از آزادی به صورت گروهی خلاف می کنند و بعضی هم مثل بنده چنان از نظر روحی روانی و حفظ آبروی باقی مانده خود و خانواده هایشان چنان متنبه می شوند که می گوییم اگر تمام ثروت دنیا را به آدم بدهند ارزش یک شب خوابیدن در زندان را ندارد.» این جمله به خوبی نشان می دهد که تجربه زندان برای افراد مختلف، با توجه به پیشینه و شرایط روحی شان، بسیار متفاوت است و می تواند به دو مسیر کاملاً متضاد، یعنی اصلاح یا تشدید انحراف، منجر شود.

از سوی دیگر، زندانی دیگری (بهمن) با تجربه حضور در زندان، به طور قاطعانه اظهارات مطرح شده در مورد شرایط زندان را تأیید می کند و می گوید: «اگر صد در صد این گفته ها حقیقت نداشته باشه بالای نود درصد حقیقته محضه.» این تأیید کلی، نشان دهنده آن است که مشکلات ساختاری و چالش های اساسی در تمامی ابعاد زندان فشافویه وجود دارد و نمی توان به سادگی از کنار آنها گذشت.

نظر دیگری (رضا) نیز این حقیقت را تقویت می کند: «کاملاً درسته پول داشته باشی اونجا رو برات بهشت میکنن حرف اول و آخر رو تو زندان پول میزنه. من بعد از یکسال که آزاد شدم هنوز از لحاظ روحی داغونم.» این جمله به صراحت به نقش تعیین کننده پول در تعیین کیفیت زندگی در زندان اشاره دارد و نشان می دهد که ثروتمندان می توانند با پرداخت هزینه های گزاف، شرایط بهتری را برای خود فراهم کنند، در حالی که افراد فاقد تمکن مالی، باید با تمامی مشکلات و کمبودها دست و پنجه نرم کنند. تأثیرات روحی و روانی بلندمدت حبس، حتی پس از آزادی نیز از بین نمی رود و می تواند تا مدت ها زندگی افراد را تحت شعاع قرار دهد.

این دیدگاه ها و تجربیات شخصی، به وضوح نشان می دهد که زندان تهران بزرگ، فراتر از یک فضای فیزیکی، یک سیستم پیچیده اجتماعی است که در آن، عوامل مختلفی مانند نوع جرم، توان مالی، شخصیت فردی و حتی شانس، می توانند بر تجربه زندانی تأثیر بگذارند. این تفاوت ها، تصویری چندوجهی و گاه متناقض از زندگی در این ندامتگاه بزرگ ارائه می دهند که هر کدام، بخشی از پازل پیچیده واقعیت های زندان فشافویه را تکمیل می کنند.

نتیجه گیری

زندان تهران بزرگ، یا همان فشافویه، با تیپ ها و واحدهای متعدد خود، تصویری پیچیده و چالش برانگیز از یک ندامتگاه بزرگ را به نمایش می گذارد. تقسیم بندی زندانیان بر اساس نوع جرایم به تیپ های مختلف، اگرچه در ظاهر با هدف سازماندهی صورت گرفته، اما در عمل، منجر به شکل گیری اکوسیستم های مجزا با شرایط و قواعد خاص خود شده است.

در این مقاله، به بررسی جزئیات تیپ های مختلف، از واحدهای سرقت و شرارت گرفته تا تیپ های مالی و قرنطینه، پرداخته شد. تفاوت های فاحشی در تراکم جمعیت، امکانات بهداشتی، سطح خشونت و حتی تعامل با کادر زندان در میان این تیپ ها مشاهده می شود. در حالی که تیپ های ۱ و ۴ به دلیل تراکم بالا، فقر و خشونت، محیطی به شدت دشوار را برای زندانیان رقم می زنند، تیپ های ۲ و ۵ به دلیل تمکن مالی نسبی زندانیان، از شرایط بهتری برخوردار هستند و حتی پدیده هایی مانند «دلالی تخت» در آنها رواج دارد.

با این حال، مشکلات ساختاری عمیقی در تمامی تیپ های زندان تهران بزرگ مشترک است. تراکم بیش از ظرفیت، کمبود شدید امکانات اولیه، وضعیت وخیم بهداشتی و درمانی، فساد سازمان یافته و وجود اقتصاد زیرزمینی با «سیگار» به عنوان وجه رایج، چالش های بزرگی هستند که بر تمامی زندانیان تأثیر می گذارند. علاوه بر این، عدم تفکیک واقعی جرایم، به ویژه نگهداری زندانیان سیاسی و عقیدتی در کنار جرایم عادی، منجر به حوادث ناگواری شده و ماهیت اصلاحی زندان را زیر سوال می برد.

تجربیات زندانیان سابق، به وضوح نشان می دهد که کیفیت زندگی در زندان تهران بزرگ، به شدت به عوامل بیرونی و درونی، از جمله توان مالی و نوع جرم بستگی دارد. برخی از زندانیان پس از تجربه حبس، به سمت اصلاح و تربیت سوق داده می شوند، در حالی که برای بسیاری دیگر، این محیط می تواند به تشدید انحرافات و مشکلات روانی منجر شود.

برای تحقق اهداف اصلاح و تربیت و رعایت حقوق اولیه زندانیان، لازم است که نظارت جدی تر بر آیین نامه ها، بهبود زیرساخت ها و امکانات، مبارزه با فساد و تفکیک واقعی جرایم در زندان تهران بزرگ مورد توجه قرار گیرد. حمایت از فعالیت های حقوق بشری و مطالعات عمیق تر در این زمینه، می تواند به روشن شدن ابعاد پنهان این ندامتگاه و بهبود شرایط آن کمک شایانی کند.

دکمه بازگشت به بالا