«جشن سده» چگونه جهانی شد؟
مسئول تدوین و تهیه پرونده جهانی «جشن سده» درباره روند تهیه این پرونده، گستره جغرافیایی آن و اینکه چرا فقط کشور تاجیکستان در پرونده آن مشارکت داشته است، توضیحاتی داد.
«جشن سده» به عنوان میراث ناملموس ایران و مشترک با کشور تاجیکستان روز چهارشنبه ۱۵ آذرماه در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. «سده» از آیینهای مهم ایران باستان است که همچنان در مناطقی از ایران و در آغاز شامگاه دهم بهمن برگزار میشود. در این آیین، آتش به همراه آب، باد و خاک از عناصر مقدس به شمار میرود، که در بسیاری از جشنهای ایرانیان نقش کاربردی داشته است. ایرانیان باستان معتقد بودند آتشی که در این روز افروخته میشود، سمبل و نشانه گرم شدن زمین و آماده شدن برای ورود به فصل بهار است.
علیرضا حسنزاده ـ مسئول تدوین و تهیه پرونده جشن سده ـ درباره این پرونده و روند تهیه آن به روابط عمومی گفت: «جشن سده» بهعنوان یکی از جشنهای باستانی ایران در دو حوزه فرهنگی زرتشتیان ایران، یعنی شهرها و در حوزههای فرهنگی چون کرمان، یزد، شیراز، اصفهان و… برگزار میشود و از سوی دیگر در حوزه فرهنگی خراسان نیز بهویژه در میان روستاییها این آیین برپا میشود.
او افزود: همه پروندههای میراث ناملموس با همکاری اجتماعات و گروههایی که حافظ عناصر ناملموس هستند تهیه میشود و پرونده جشن سده هم بر همین مبنا تهیه شده است. این عنصر میراث ناملموس متعلق به حوزه ایران فرهنگی است و مردم تاجیکستان نیز آن را برگزار میکنند. با توجه به جایگاه میراث کشاورزی در تاجیکستان این آیین در آن کشور بیشتر شبیه حوزه فرهنگی خراسان ماست.
رییس پژوهشکده مردمشناسی به اقداماتی که برای پویایی و حفاظت «سده» باید انجام شود، اشاره کرد و گفت: اصولا هر یک از پروندههای میراث ناملموس دربردارنده مجموعه اقدامات پاسدارانه برای حفظ و معرفی بیشتر عناصر میراث ناملموس است که در پرونده «جشن سده» هم این اقدامات معرفی شدهاند و هم اجتماعهای برگزارکنندگان این آیین و سازمانها و انجمنهای غیردولتی و هم نهادهای دولتی را در بردارد. وظیفه نهادهای دولتی از جمله تسهیل برگزاری این آیین در نواحی مختلف کشور و کمک به مردم و انجمنهای غیردولتی است.
او تاکید کرد: طبیعی است که با ثبت جهانی این عنصر، نهادهای دولتی باید حمایت بیشتری از اجتماعات محلی و برگزارکنندگان این آیین داشته باشند. برای حفظ و نگهداشت بیشتر این عنصر، باید از اجتماعات محلی کمک گرفت و در حوزه اقتصاد فرهنگ و رسانه، فعالیتهای گوناگونی را تعریف کرد که در پرونده این اقدامات در هر دو کشور معرفی شدهاند.
حسنزاده در پاسخ به این پرسش که گفته شده است در جریان رایگیری پیشنهاد ثبت در حوزه حفاظت اضطراری داده شده و چرا چنین پیشنهادی مطرح شده است؟ اظهار کرد: فکر نمیکنم چنین باشد و بهتر است از نمایندگان ایران که در اجلاس یادشده حضور داشتند سوال کنید. آنچه من بهطور آنلاین دیدم، این عنصر در بخش «فهرست معرف» ثبت شد و نه فهرست «میراث در خطر». از سوی دیگر این عنصر در خطر زوال و فراموشی در میان زرتشتیان ایران و مردم تاجیکستان نیست، اما باید از نظر کمّی نقاط برگزارکننده آن در حوزه فرهنگی خراسان تقویت شود.
مسئول تدوین و تهیه پرونده جهانی جشن سده افزود: این عنصر یک میراث ملی در نزد ایرانیان است و ایرانیان آن را دارای ارزش بالایی از نظر فرهنگی و هویتی میدانند و مهمترین منابع ادبی و هویتی ما چون شاهنامه دربردارنده اشارات مفصل و مهم به این عنصر است. این عنصر نماد وحدت اقوام ایرانی و همزیستی صلحآمیز آنان طی قرون بوده است. سده یکی از منابع وحدت و همبستگی ایرانیان بوده و هست. اصولا یکی از مطالبات مردم ایران بهویژه زرتشتیان ایران ثبت جهانی این آیین و جشن کهن بود. پاسخ به این مطالبات سرمایه اجتماعی جامعه را از نظر همبستگی ملی بالاتر میبرد. تقویت گفتمان ایران فرهنگی یکی دیگر از نتایج ارزشمند این ثبت است که جایگاه دیپلماسی میراثی را نشان میدهد.
حسنزاده همچنین در پاسخ به اینکه ایران این پرونده را از سال ١٣٩٩ در فهرست رزرو قرار داده، آیا به جز تاجیکستان کشورهای دیگری میتوانستند به این پرونده بپیوندند؟ و چرا در این پرونده مشارکت دیگری را شاهد نبودیم؟ گفت: در حال حاضر دو کشور اصلی برگزارکننده این آیین، ایران و تاجیکستان هستند و در کشورهای دیگر جز این دو کشور جشن مذکور بهشکل گسترده برگزار نمیشود. توجه داشته باشید که جشنهای آتش بهعنوان جشنهای بهاری در بسیاری از کشورها برگزار میشوند، اما آن جشنها «جشن سده» نیستند. «سده» تعریف خاص خود را دارد و این مانند این میماند که شما جشن سال نو چینیها را بهدلیل پیوند آن با بهار با نوروز یکی بدانید.
این مردمشناس ادامه داد: اصولا از نظر فنی باید تعریف عناصری که قرار است ثبت شوند بسیار روشن و شفاف و قابل فهم برای داوران و کارشناسان غیرایرانی یونسکو باشد. اگر تعریف عنصر شفاف نباشد ممکن است داوران و کارشناسان نتوانند آن را درک کنند، چون به هر حال فرهنگ دارای ابعاد بافتی است و فهم صورتهای فرهنگی هم در دو حوزه فرهنگی جدا متفاوت است. در این موارد داوران و کارشناسان چون موضوع را مبهم مییابند آن را «ریفر» میکنند، توجه کنید ریفر نه دیفر، مانند اتفاقی که برای «مهرگان» افتاد.
حسنزاده تاکید کرد: شفافیت تعریفِ عنصر برای ثبت جهانی آن بسیار مهم است. بنابراین افزودن دولتهای پیشنهاددهندۀ عنصر لزوما یک امتیاز تلقی نمیشود. اندک مواردی چون نوروز است که هم فهم و تعریف آیین آن میتواند شفاف باشد و هم تعداد کشورها و دولتهای پیشنهاددهنده که بتوان آنها را افزود.
انتهای پیام