روابط عمومی/خراسان رضوی یک قرآنپژوه و مترجم قرآن کریم گفت: پیامبر (ص) مردی با آن عظمت در اوج قدرت چنان در محراب عبادت میگریست که آوای سینه او در نیمه شب همچون جوشش دیگ بر روی آتش بود.
محمود مهدوی دامغانی در گفتوگو با روابط عمومی اظهار کرد: در نخستین سورهای که خداوند بر حضرت ختمی مرتبت نازل کرده، بشریت را از طاغوت شدن، سخت برحذر داشته است و فرموده است «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ؛ بخوان به نام خدایی که خلق را آفریده است و خدای تو سخت گرامی است مبادا خود را بی نیاز فرض کنید که طاغوت میشوید». ما انسان ها باید بدانیم که طاغوت به فرد خاصی اطلاق نمیشود، بلکه به کسی گفته میشود که خود را از خدا بینیاز ببیند.
وی اضافه کرد: استاد ادب فارسی، احمد احمدی بیرجندی در راستای بازتاب مدایح پیامبر(ص) که در زبان و ادب فارسی گفته شده است، کوتاهی نکرده و در یک جلد کتاب به صورت مفصل به جمعآوری اوصاف پرداخته و بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در سال ۷۲ آن را چاپ کرده است.
مهدوی دامغانی بیان کرد: مدایح نبوی در این کتاب از زمان فردوسی تا زمان دیگر ناموران از جمله اقبال، ملکالشعرای بهار و … آورده شده و هر یک به میزان سرسپردگی، عرض ادب به پیشگاه حضرت محمد(ص) غنیمت شمردهاند. امید است تا حدودی خلق و خوی محمدی را فراگیریم و عمل کنیم، چراکه دانشی ارزنده است که به زیور عمل آراسته شود.
این قرآنپژوه و مترجم قرآن کریم گفت: اوصاف پیامبر(ص) در سوره احزاب نقل شده و خداوند میفرماید «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا؛ ای پیامبر ما تو را گواه و بشارتگر و هشداردهنده فرستادیم» و «وَدَاعِیًا إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِیرًا؛ و دعوتکننده بهسوی خدا به فرمان او و چراغی تابناک».
مهدوی دامغانی اظهار کرد: بزرگواری حضرت ختمی مرتبت(ص) در شیوه عملی ایشان و در دوران اوج قدرت وی با گروهی از بانوان که به گردن ایشان حق داشتند در آثاری که در سده سوم هجری نوشته شده است از جمله سیره ابن هشام دیده میشود که همواره برایم آموزنده بوده است و کوششی که در نویسندگان اسلامی از سده نخست برای ضبط جزئیات زندگی حضرت پیامبر(ص) دیدهام برای هیچیک از انبیاء ندیدهام، حتی لالایی حلیمه سعدیه برای پیامبر(ص) در سیره ابن هشام ضبط است.
وی افزود: هنگامیکه رفتار حضرت ختمی مرتب(ص) را نسبت به خواهر رضاعی خود و به کنیز ابولهب که چند روزی به حضرت شیر داده میخوانیم لذت میبریم، مردی که فاتح است چگونه با ثویبه، کنیز ابولهب که در هنگام ولادت پیامبر(ص) به ایشان شیر داده است به لحاظ عاطفی و مالی از ایشان حمایت میکردند که این رفتار پیامبر(ص) در برابر حلیمه سعدیه که دایه ایشان بوده نیز نمایان است.
مهدوی دامغانی اظهار کرد: پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه حلیمه سعدیه درگذشته بود و خواهر رضاعی حضرت به نام شیما در سال هفتم هجرت که پیامبر(ص) در اوج قدرت است و آن هنگام که لرزه بر اندام سلاطین زمان انداخته است را به عنوان اسیر نزد وی آوردند پیامبر(ص) برای یک لحظه نگریست و دید خواهر رضاعی ایشان است، سپس از جای برخواست و اظهار محبت و عنایت به ایشان کرد.
وی افزود: در آن زمان بود که پیامبر(ص) فرمود «میل داری با احترام در کنار ما زندگی کنی یا به صحرا برگردی» که شیما گفت «با اجازه شما به وطن باز میگردم»، لذا پیامبر(ص) برای ایشان مقرری تعیین فرمودند و به وی چندین گوسفند برای تأمین زندگی دادند و لذا باید این شیوه از سیره پیامبر(ص) را آموخت.
مهدوی دامغانی ادامه داد: خداوند فرموده است «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ؛ ما تو را مهرورزی برای عالمیان قرار دادیم» و از وجود مقدس پیامبر(ص) جز این انتظاری نیست که ایشان معلم همه ماست.
وی با اشاره به جزئیاتی از زندگی پیامبر اعظم(ص) افزود: چنین مردی با آن عظمت و در اوج قدرت چنان در محراب عبادت میگریست که آوای سینه او در نیمه شب همچون جوشش دیگ بر روی آتش بود و وقتی به ایشان عرضه میداشتند مگر نه اینکه خداوند در قرآن به شما نوید داده که تمام کوتاهی شما را بخشیده و فرموده است «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحاً مُّبِیناً لِّیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ یَهْدِیَکَ صِرَاطاً مُّسْتَقِیماً وَیَنصُرَکَ اللَّهُ نَصْراً عَزِیزاً؛ همانا ما گشایش آشکاری را برای تو پیش آوردیم تا خداوند برای تو گناهِ پیش و پس (از هجرت را که کفّار مکّه به تو نسبت می دهند) ببخشد و نعمتش را بر تو تمام کند و تو را به راه راست هدایت نماید و خداوند تو را با پیروزی شکست ناپذیری یاری کند».
مهدوی دامغانی اظهار کرد: حضرت در قبال این سخنان میفرماید «در قبال این عنایت خدا بنده سپاسگزار نبودم». چنین مردی که بر اساس نص صریح قرآن منافع بسیاری از سرزمینها در ملکیتش بود تا بین مسلمین تقسیم کند با این وجود از این جهان فانی میگذرد و جز موقوفات از او چیزی باقی نمیماند.
انتهای پیام