اکبری دیزگاه در گفتوگو با آنا:
نویسنده کتاب «پایی در غزه» گفت: ماجرای مواجهه انسان ایرانی با مسئله فلسطین، از ابتدا تا به امروز یک امر سیاسی بوده است و باید این نگاه تغییر کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، پس از عملیات بزرگ طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ آنلاین ۱۴۰۲) که به معنای واقعی کلمه دنیا را تکان داد و باعث تغییر در شرایط منطقه شد، رژیم صهیونیستی برای پوشش گذاشتن بر این شکست از هر روشی استفاده کرد و به بهانههای واهی، غزه و پس از آن لبنان را به خاک و خون کشید. هزاران غیرنظامی مظلومانه کشته شدند و رسانهها و لابیهای صهیونیستی نیز مثل همیشه به دنبال سرپوش گذاشتن بر این جنایات بودند.
این بار، اما شرایط به گونهای متفاوت پیش رفت و بسیاری از مردم در سراسر دنیا چهره واقعی رژیم صهیونیستی و ظلمی که به مردم غزه و لبنان وارد شده را بدون فیلتر تماشا کردند. در کشور ما نیز بسیاری از هنرمندان و نویسندگان به این حوزه ورود کردند و آثار متعددی در یک سال گذشته با موضوع غزه و لبنان تولید شد.
یکی از این آثار کتاب «پایی در غزه» است، اثری از انتشارات سوره آنلاین که روایتهایی از۱۶ نویسنده است، نویسندگانی که هرکدام از زاویه دیدشان نسبت خود را با غزه به رشته تحریر درآوردند و در جواب سوال «ما چه نسبتی با غزه داریم؟»، نکاتی را نگاشتهاند.
به بهانه انتشار این کتاب با ابراهیم اکبری دیزگاه، نویسندهای که این اثر به همت و کوشش او جمعآوری شد، گفتگو کردیم.
وی در رابطه با دلیل و دغدغه اصلی خود برای جمعآوری این کتاب گفت: یک دغدغه کلی که همه افرادی که در ایران زندگی میکنند، آن را حس میکنند باعث تولید این اثر شد، چون بعد از طوفان الاقصی همه چیز زندگی و ذهن و زبان مردم متاثر از این فاجعه است. اما اصلیترین مسئله من به جایی برمیگردد که میخواهم بدانم نسبت انسان ایرانی با ماجرایی به نام فلسطین و اسرائیل که نزدیک به ۸۰ سال است جهان عرب، جهان اسلام و منطقه با آن درگیر است، چیست؟
وی افزود: من برای پاسخ به این پرسش دو کار انجام دادم. یکی کار شخصی بود که بخشی از آن در کتاب «پایی در غزه» منتشر شد. رمان جستاری نوشتم که در آن توضیح دهم و بگویم اندیشمندان، متفکران و روشنفکران ایرانی از ابتدا چگونه با این مسئله برخورد کردند که البته این مسئله را در کتاب جداگانهای به طور مفصل منتشر خواهم کرد. کار دیگری که انجام دادم این بود که طیفی از نویسندهها را دعوت کردم، این مسئله را در میان گذاشتم تا نسبت شخصی و نسبت خودشان را به عنوان یک انسان ایرانی در مواجهه با ماجرای غزه روایت کنند.
اکبری اضافه کرد: نکتهای که حین انجام این پروژه توجه من را به خود جلب کرد این بود که ماجرای مواجهه انسان ایرانی با مسئله فلسطین، از ابتدا تا به امروز یک امر سیاسی بوده است. یعنی به جای اینکه مواجهه انسانی، الهیاتی، معرفتی، فلسفی، حتی فرهنگی و یا تاریخی باشد، حتی بحثهای تاریخی آن هم ذیل سیاست قرار گرفته است. به همین خاطر روشنفکران ما قبل از انقلاب اگر به مسئله فلسطین واکنش نشان دادند، واکنش سیاسی نشان دادند، چون حس و دریافتشان بر این بوده که محمدرضا شاه پهلوی، با اسرائیل همدلی دارد و چون این افراد مخالف شاه بودند، خودشان را طرفدار فلسطین میدانستند، در حالی که اکثرشان هم تفکرات چپ داشتند، حتی روشنفکران دیگر مثل براهنی هم همین وضعیت را داشتند.
این نویسنده عنوان کرد: بعد از انقلاب و در حال حاضر هم شرایط همینگونه است. من برای این کتاب با نزدیک به ۶۰ نویسنده صحبت کردم که اغلبشان ترجیح دادند سکوت کنند. عدهای گفتند اگر چیزی بنویسیم مخالف جریان سیاسی است و برخی هم صریحاً اعلام کردند مخالف این ایده هستند و در رابطه با ۱۶ نفری هم که نوشتند، اساساً اراده من این بوده که مواجهه آنها سیاسی نباشد و این ماجرا را از منظر متفاوتی با سیاست ببینند. اما متاسفانه به تمام آنچه که میخواستم در این کتاب نرسیدم، چون ذهن نویسند ایرانی ذهن سیاسی است و تا سایه سیاست بر روی دوش نویسنده و ذهن او سوار است، نمیتوان از او انتظار ویژهای داشت.
نگاه سیاسی روشنفکران به غزه
این نویسنده در پاسخ به این پرسش که برای تغییر نگاه نویسندگان و روشنفکران باید چه کاری انجام داد توضیح داد: میتوان این زاویه نگاه را تغیر داد و اولین نکته این است که نویسندگان ما از سایه سیاست بیرون بیایند و ماجرای غزه و فلسطین را یک ماجرای غیرسیاسی، در قالب ظالم و مظلوم و یک فاجعه انسانی ببینند. همانطور که امروزه بسیاری از مردم و نویسندگان به اتفاقات اردوگاه «آشوویتس» نگاه انسانی دارند و در مورد آن فیلم میسازند و وقایع رخ داده در آن را تحلیل میکنند، در مورد ماجرای غزه نیز باید همه چیز را در آن ساحت دید. البته در کشور ما افرادی این نگاه را داشتند که با وجود مخالفت زاویه نگاه سیاسی با جریان حاکمیت، اما غزه را یک پروژه مستقل میبینند، ولی طیف وسیعی از روشنفکران ایرانی، به طور کلی معتقدند، چون جمهوری اسلامی طرفدار غزه است، پس ما از آنها حمایت نمیکنیم.
وی افزود: ما باید به این آگاهی برسیم که نگاهمان سیاسی است، یعنی در اولین قدم این را بپذیریم. من نمیگویم این نگاه نباشد، نگاه سیاسی هم باید باشد و لازم هم هست، اما نباید فقط به همین دلیل از نوشتن و حرف زدن در رابطه با فجایعی که در غزه رخ میدهد فروکاسته شود، چون این رویداد از منظر انسان شناسی، فلسفی و مواردی از این دست بسیار جای بحث دارد.
اکبری دیزگاه عنوان کرد: تمدن غرب تبدیل شده به یک ماشین در دست اسرائیل که عدهای بیگناه را با اسلحه و بمب مظلومانه از بین میبرد و ماشینآلات مختلف این تمدن دست یک جانی است که گروهی از مردم را در خانه خود میکشد، چون مدعی است زور زیادی دارد. روایت این مسئله در رمان، آثار نمایشی و مواردی از این دست میتواند مسئله را حتی برای خودمان هم روشن کند.همانگونه که پروژه امام خمینی (ره) برای فلسطین یک پروژه عرفانی و الهیاتی است و بعد رنگ و بوی سیاسی میگیرد. امام معتقد است قدس جایی است که انسانها از آنجا به معراج میروند، چون پیامبر از آنجا به معراج رفت. یعنی اگر همه موحدان جهان بخواهند از یک جای واحد در جهان عروج کنند، آنجا همان قدس است و باید آزاد و در دست موحدان باشد.
پویشهای مردمی و مردمِ همدل
اکبری در رابطه با نگاه مردم به مسئله غزه و راهاندازی پویشهای حمایتی مثل «ایران همدل» نیز گفت: در نگاه مردم هم دوگانگی وجود دارد. افرادی که به نوعی همفکر حاکمیت هستند، با طرحها و پویشهای اینچنینی هماهنگی بیشتری دارند و طیف دیگر که در سالهای اخیر مخالفتهایی داشتند، شاید کمتر همراه این ماجرا شوند.
وی با ارائه پیشنهادی در مورد تغییر این زاویه نگاه گفت: طبیعتاً اگر ماجرا را از ساحت سیاست بیرون ببریم، میتوانیم با این گروه هم گفتگو کنیم. وگرنه اگر این کار را نکنیم، صرفاً طیفی که همچنان همراه و همدل هستند را در کنار خود داریم، طیفی که شرایط شان مشخص است و به این باور و همراهی رسیدهاند. من به شخصه انسان امیدواری هستم و تاریخ انسان ایرانی را زنده و پویا میبینم و حس میکنم این شرایط تغییر میکند. شاید این مسئله زمانبر باشد ولی بخشی از این تغییر به حاکمیت برمیگردد، چون معتقدم حکومت اگر با مردم همراه باشد، مردم با حکومت هماهنگ میشوند.
این نویسنده در پایان سخنانش عنوان کرد: من این پویایی را در میان مردم و حاکمان میبینم، همانطور که در طول تاریخ این مسئله وجود داشته است. حالا اینکه این تغییر چه زمانی رخ میدهد و چه میزان خواهد بود، به متغیرهایی مثل ما بستگی دارد که چقدر کار کنیم، چقدر درست فکر کنیم و چقدر درست عمل کنیم.