این روزها صنعت انیمیشن در ایران نسبت به سالهای گذشته در سطح خوبی قرار دارد. کارشناسان معتقدند انیمیشنهای ایرانی جدید از قبیل «بچه زرنگ»، «پسر دلفینی»، «لوپتو» و «مسافری از گانورا» توان رقابت در سطح بینالمللی را دارند و اگر کمی بیشتر از این صنعت حمایت شود میتوان به عنوان یک صنعت ارزآور به آن توجه کرد.
به گزارش روابط عمومی، انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به کارگردانی سید احمد علمدار و تهیهکنندگی سید محمدحسین علمدار تازهترین محصول انیمیشن ایرانی با چهار گویش مختلف است که پس از درخشش در جشنواره کودک و نوجوان، این روزها روی پرده سینماهای سراسر کشور اکران عمومی شده است.
«مسافری از گانورا» داستان یک موجود فضایی است که به زمین سفر میکند و با کمک پسری معلول و دوستانش به جستوجوی فرمانروای گمشده سیاره گانورا میپردازد تا صلح را به سرزمینشان بازگرداند.
در ادامه گفتگوی روزنامه «صبح نو» با سید محمدحسین علمدار، تهیهکننده و نویسنده این انیمیشن را بخوانید.
داستان و ایده اصلی «مسافری از گانورا» چطور شکل گرفت؟
ایده اصلی مسافری از گانورا از خاطره یک مادر برای من آغاز شد. این مادر بر اثر حادثه افتادن از پله، جنینش آسیب میبیند و معلول به دنیا میآید. فرزند در سن نوجوانی بهطور اتفاقی متوجه این موضوع و رابطهاش با مادر مخدوش میشود. در حقیقت اساس شکلگیری این انیمیشن رابطه مادر و فرزندی است. ذهنیت من به سمت کار علمی و تخیلی رفت چون حس میکردم برای کودکانی که امروزه دائم آثار مارول (ابرقهرمانی) میبینند این ژانر جالب است. برای همین آن خاطره را پروبال دادم و به دنیای تخیل آوردم.
شخصیت اصلی یک کودک معلول است. انتخاب این شخصیت به خاطر همان خاطره بود یا دلیل دیگری داشت؟
مسئله مهم «مسافری از گانورا» امید، عشق و خودباوری در معلولان است. البته منظورمان از معلول، ترحم نیست، میخواهیم اعتماد به نفس را به کودکان یاد دهیم. سعی کردیم در دل یک داستان شاد، پرهیجان و سرگرمکننده به بحث مهاجران و محیطزیست هم بپردازیم.
درباره عنوان فیلم صحبت کنید؛ «گانورا» به چه معناست؟
در سرزمین تخیلی ما گیاهی به اسم گانو وجود دارد که منبع حیات و انرژی شخصیتهاست. اسم سیاره برگرفته از گیاه بوده و کاملاً تخیلی است. گانو یک قارچ شفابخش در زمین است. فکر کردیم وجه تشبیه با گیاه فضایی فیلم ماست. جالب بود بچهها در جشنواره میگفتند این سیاره واقعی است؟ انگار فضا را باور کرده بودند.
از چهار زبان وگویش آذری، کردی، گیلکی و خراسانی در تیزر اثر استفاده شده است. استفاده از گویش در انیمیشنها چقدر در اقبال به آن تأثیر دارد؟
در این انیمیشن از زبان اقوامی استفاده کردم که هویت فرهنگی ما درونشان برجسته است. به نظرم استفاده از زبان و گویشهای مختلف هم اثر را جذابتر میکند و بیتردید وقتی مخاطب، لهجه شهر خود را در یک کار ببیند استقبال بیشتری میکند و استفاده از گویش در یک اثر ملی برایش جذاب است. نگاه من به این نوع استفاده از زبان اقوام فقط تجاری نبوده و هدفم حفظ و نشر فرهنگ و هویت ایرانی در کنار سرگرمی بوده است.
نگاه و دغدغه شما در خلق شخصیتهای بومی هم دیده میشود. برای جذب سرمایه و تولید چنین اثری چه چالشهایی داشتید؟
فرایند ساخت انیمیشن زمانبر است و خواب سرمایهاش بالاست. سرمایهگذاران میگویند وقتی میتوانیم یکساله سرمایه را برگردانیم چرا روی انیمیشن که سه چهار سال زمان میبرد صبر کنیم. اوایل که کار را آغاز کردیم با چالشهای جذب سرمایه مواجه بودیم، بیشتر بحث سیاستگذاری مطرح است. اگر مدیر فرهنگی دید بلندمدت داشته باشد پای کار انیمیشن میآید. مدیران فرهنگی در سالهای اخیر متوجه اهمیت انیمیشن شدهاند. حوزه هنری و معاونت فناوری ریاست جمهوری اواخر سال ۹۷ رویدادی برای حمایت از انیمیشن به اسم «رویازی» برگزار کردند. در این رویداد تعدادی سرمایهگذار بالقوه بودند که طرح ما نظر دو تن از آنها را جلب کرد. کار را با حمایت تبلیغاتی حوزه هنری آغاز کردیم. همه بچههای تیم با هدف ریلگذاری در صنعت انیمیشن کار کردند و پروژه به ثمر رسید.
شما به سمت قهرمانپروری برای کودک ایرانی رفتید، ضرورت قهرمانپروری در انیمیشن ملی در چیست؟
ما باید در قهرمانپروری برای کودک تداوم داشته باشیم. ژانر انیمیشن نسبت به فیلمهای سینمایی گستردهتر است و باید از این قابلیت استفاده کرد. امروزه الگوی بچههای ما سینمای غرب است و نتوانستهایم الگوی خوبی معرفی کنیم. حال باید به صورت جدیتری وارد کار شویم. هنوز به فرمت لازم برای قوام کاراکتر قهرمان ایرانی نرسیدهایم و تجربی جلو میرویم.
پیشرفت صنعت انیمیشن در ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
کشورهایی که انیمیشن سینمایی تولید میکنند خیلی محدود هستند. به علت هزینههای بالای تولید انیمیشن، بعضاً چند کشور در تولید یک انیمیشن مشارکت میکنند.
ایران هم جزو ۱۰کشور برتر در تولید انیمیشن است. مشکل اینجاست آثار ما با آثار درجه یک پیکسار و دیزنی مقایسه میشود نه با انیمیشن کره و چون بهترینهای انیمیشن در دسترس همه است، مخاطب میگوید چرا هزینه کنم و انیمیشن ایرانی را ببینم؟ فقط باید مخاطب ضرورت دیدن آثار داخلی را درک کند؛ این مسئله یک چالش بزرگ برای ماست اما باز هم با این امکانات از روند کار راضی هستیم و به نظرمان قابل قبول است.
به نظر خودتان «مسافری از گانورا» قابلیت رقابت با آثار جهانی را دارد؟
بخش مهم این مسئله به پخشکننده در بازار جهانی مربوط میشود. با اینکه فیلم نگاهی بومی دارد اما سعی شد اثر بهگونهای ساخته شود که برای مخاطب جهانی قابل درک باشد. اما من انتظار ندارم «مسافری از گانورا» با اثری که میلیون دلاری برایش هزینه شده و تجهیزات حرفهایتری استفاده شده، مقایسه شود. سینمای ما نمیتواند چنین ادعایی کند اما میتواند استانداردهایی در گرافیک، متحرکسازی، روایت داستانی و… داشته باشد و آنها را رعایت کند.
یکی از نقدهای وارده به این انیمیشن کم بودن موسیقی فیلم است؛ در حالیکه استفاده از موسیقی لازمه کار کودک است.
متأسفانه کم بودن موسیقی در این کار نقطه ضعف ما بود. ترانه بحث هزینهبری است. بودجه کار ما هم پایین بود و نتوانستیم موزیسین و خواننده حرفهای بیاوریم و این ظرفیت را از دست دادیم. حتی چالش داشتیم کلاً موسیقی را حذف کنیم یا به همین اندازه بسنده کنیم.
طبق گفته خودتان بیشتر تولید این اثر در مشهد انجام شده است. در خصوص چالشهای کار در شهرستانها بگویید.
این کار تماماً در مؤسسه تصویر هنر پاسارگاد شرق در مشهد تولید شد. فقط فرایند دوبله و تبلیغات فیلم در تهران و به یاری حوزه هنری انجام شد. همانطور که میدانید قطب انیمیشن ایران، تهران است. با توجه به بازار کار بهتر در تهران، بسیاری از هنرمندان انیمیشن مشهد هم به تهران رفتند، پس نیروی حرفهای در تهران بیشتر است و ساخت فیلم در تهران با کیفیت بیشتری انجام میشود اما باز هم مسئله بودجه به میان میآید. در نهایت ما با مشورت به این نتیجه رسیدیم به چرخ انیمیشن در مشهد کمک کنیم و با توجه به بودجه، کار را در شهر خودمان بسازیم. در یک دهه گذشته مشهد در تولید انیمیشن و آثار گرافیکی بسیار حرفهای بوده اما مهاجرت نیروی حرفهای به تهران، کار تولید در مشهد را سخت کرد. امیدوارم مسافری از گانورا کورسوی امیدی برای بازگشت بچههای حرفهای به مشهد باشد.
انتهای پیام