سیزده به در در ایران باستان
سیزده به در، یکی از کهن ترین و زنده ترین جشن های نوروزی ایران است که ریشه های عمیقی در فرهنگ و آیین های ایران باستان دارد. این روز که سیزدهمین روز فروردین ماه را شامل می شود، نه تنها پایان بخش جشن های نوروز باستانی است، بلکه نمادی از پیوند ناگسستنی ایرانیان با طبیعت و شکرگزاری از مواهب آن به شمار می رود. در گذشته، این آیین تجلی گاه باورهای نیاکان ما درباره چرخه زندگی، باروری و هماهنگی با جهان هستی بود.
جشن سیزده بدر، با وجود ابهامات تاریخی در متون کهن، از دیرباز در میان مردم ایران جایگاه ویژه ای داشته است. این مراسم، که در گاهشماری های رسمی امروزی روز طبیعت نام گرفته، میراثی گران بها از آیین های باستانی است که نشان دهنده احترام عمیق ایرانیان به محیط زیست و اهمیت آن در زندگی آنان است. از دیدگاه مردم ایران باستان، این روز فرصتی بود برای خروج از خانه ها و پناه بردن به دامان طبیعت، تا با شادمانی و سرور، سالی پربرکت و سرشار از نعمت را آرزو کنند.
پیشینه سیزده بدر
واژهٔ سیزده بدر
در باب ریشه واژه سیزده بدر، دو تعبیر عمده مطرح است. تعبیر رایج تر و عامیانه، آن را به معنای «در کردن نحسی سیزده» می داند که با توجه به دیدگاه های ایران باستان درباره عدد سیزده که آن را نحس نمی دانستند، این معنی کمتر مورد پذیرش پژوهشگران است. اما برداشت دیگری که با فلسفه و فرهنگ ایرانی بیشتر همخوانی دارد، واژه «در» را به معنای «دره» یا «دشت» تعبیر می کند. در این تفسیر، سیزده بدر به معنای «سیزدهم به سوی در و دشت شدن» است؛ یعنی بیرون رفتن و در دامان طبیعت سپری کردن این روز. این نگاه، با ماهیت این جشن که بر پایه حضور در طبیعت و شادی استوار است، هماهنگی بیشتری دارد و نشان دهنده اهمیت عناصر طبیعی در آیین های باستانی ایران است.
این دیدگاه توسط برخی زبان شناسان و پژوهشگران مانند علامه دهخدا نیز تأیید شده است که واژه «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» می دانند. بنابراین، سیزده بدر به عنوان یک جشن کهن، نه تنها از نحسی گریزی صحبت نمی کند، بلکه نمادی از نزدیکی و همزیستی با طبیعت است. این تفسیر، ریشه های عمیق این جشن را در احترام به محیط زیست و عناصر طبیعی مانند آب و سبزه، در فرهنگ ایرانی باستان نمایان می سازد و بر جنبه های مثبت و سازنده آن تاکید می کند. این رویکرد به معنای کلمه، با فلسفه کلی نوروز که جشن نو شدن و زندگی است، همسو است و اهمیت تفریح و شادی در محیط طبیعی را برجسته می کند.
پیشینه آیین های سیزده بدر
با وجود اهمیت سیزده بدر در فرهنگ ایرانی امروز، اشاره مستقیم و دقیقی به وجود این مراسم در کتاب های تاریخی پیش از دوران قاجار کمتر دیده می شود. این ابهام، سیزده بدر را کمی از دیگر جشن های باستانی متمایز می کند، زیرا مبنا و اساس مکتوب مانند جشن های مهرگان یا تیرگان را ندارد. با این حال، منابع کهن به «روز سیزدهم فروردین» اشاراتی دارند که نشان می دهد این روز از دیرباز دارای اهمیت بوده است. مهرداد بهار در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» خود، به جشن و پایکوبی مردم در اماکن عمومی و حتی حضور زنان بدون روبنده در خیابان ها در دوران صفوی اشاره می کند که این موضوع می تواند نشانه ای از آیین هایی شبیه به سیزده بدر باشد. این اشارات، هرچند غیرمستقیم، حاکی از وجود سنت های مردمی مرتبط با شادی و حضور در طبیعت در این روز است.
گزارش های مستوفی در دوره قاجار و ادوارد یاکوب پولاک، جزئیات بیشتری از مراسم سیزده بدر را شرح می دهند. پولاک می نویسد که در روز سیزدهم، مردم برای گریز از خطر ویرانی خانه ها، از دروازه های شهر خارج شده و به باغ ها روی می آوردند. این توصیفات، نشان دهنده تکامل و ثبت شدن این آیین ها در طول تاریخ است. با این حال، هسته اصلی این جشن، یعنی خروج به طبیعت برای شادی و تفریح، از دوران باستان تا به امروز پابرجا مانده است. این تداوم، بیانگر اهمیت طبیعت و شادی جمعی در فرهنگ ایرانی است که از دوران هخامنشیان و ساسانیان تا به امروز، در قالب های مختلف به حیات خود ادامه داده است. آیین های باستانی سیزده بدر، با وجود عدم ثبت دقیق، در حافظه جمعی و فرهنگ شفاهی مردم ایران ریشه دوانده اند.
پیشینه فلسفهٔ سیزده بدر
فلسفه سیزده بدر در ایران باستان، ریشه های عمیقی در باورها و اساطیر ایرانی دارد. گفته می شود که ایرانیان باستان، پس از دوازده روز جشن و شادی به یاد دوازده ماه سال، روز سیزدهم نوروز را روزی فرخنده می دانستند. این روز، به نوعی پایان رسمی دوره نوروز و بازگشت به زندگی عادی، اما با انرژی و شادی مضاعف بود. این خروج به طبیعت، نمادی از پیوند دوباره با جهان هستی و شکرگزاری از ایزدان برای باروری و نعمت های طبیعت بود. این فلسفه، با تاکید بر اهمیت طبیعت و چرخه زندگی، نشان دهنده نگاه عمیق ایرانیان به هستی و جایگاه انسان در آن است.
فریدون جنیدی، با توجه به گاهشماری ایرانی که هر روز ماه نام ویژه ای دارد، روز سیزدهم فروردین را «تیر روز» و متعلق به ایزد تیر (تیشتر) می داند. تیشتر، ایزد باران در اوستا است و هم نامی این روز با ایزد باران، اهمیت آن را در آرزوی بارش و برکت الهی دوچندان می کند. کوروش نیکنام نیز اشاره می کند که پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت، مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها می رفتند و به شادی و پایکوبی می پرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند می نمودند. این ارتباط با ایزد باران و آرزوی فراوانی، نشان دهنده اهمیت کشاورزی و حیات در تفکر ایران باستان است. زرتشتیان امروزی نیز این سنت را ادامه می دهند و با سپردن سبزه به آب روان، سالی پربرکت و خرم را آرزو می کنند. این فلسفه، بیانگر ارتباط تنگاتنگ انسان با طبیعت و وابستگی حیات به آن است.
فلسفهٔ سیزده بدر
فلسفه سیزده بدر در ایران باستان
فلسفه سیزده بدر در ایران باستان، فراتر از یک تفریح ساده، به جهان بینی و اساطیر ایرانی گره خورده است. در باورهای کهن، کیومرث، نخستین بشر و پادشاه اساطیری، و مشیه و مشیانه، نخستین زوج بشری، در روز سیزدهم فروردین با گره زدن دو شاخه مورد، پیمان زناشویی بستند. این اسطوره، سبزه گره زدن را به عنوان نمادی از پیوند و آفرینش زندگی جدید در طبیعت، توجیه می کند. این آیین، نشان دهنده اهمیت باروری، زایش و تداوم نسل در فرهنگ ایرانی است.
عدد سیزده در فرهنگ ایرانی باستان، برخلاف تصور رایج امروزی، لزوماً نحس نبوده است. در بسیاری از متون و آیین ها، این عدد نمادی از کمال و تغییر از یک دوره به دوره دیگر به شمار می رفته است. سیزدهمین روز فروردین، به عنوان پایان بخش دوازده روز جشن نوروز (که نمادی از دوازده ماه سال است)، روزی برای ورود به مرحله جدیدی از زندگی و بازگشت به طبیعت محسوب می شد. این روز، نه تنها نحس نبود، بلکه فرصتی برای شکرگزاری از طبیعت و طلب برکت برای سال جدید بود. این فلسفه، بر شادی، امید و پیوند با طبیعت تاکید دارد و از هرگونه بدبینی یا نحسی گرایی دوری می کند. آیین های باستانی سیزده بدر با این دیدگاه سازگارند و بر جنبه های مثبت و زندگی بخش آن تاکید دارند.
فلسفه تعطیلی سیزده بدر
تعطیلی رسمی سیزده بدر در ایران، ریشه در اهمیت عمیق فرهنگی و مردمی این جشن دارد. اگرچه این روز در دوران معاصر و پس از انقلاب به طور رسمی «روز طبیعت» نامگذاری و تعطیل اعلام شد، اما پیش از آن نیز، در بخشنامه هایی مانند بخشنامه ۱۰۱۶ مورخ اول آبان ۱۳۴۷، این روز به عنوان تعطیل رسمی شناخته شده بود. این رسمیت بخشیدن به تعطیلی، نشان دهنده نفوذ و جایگاه بی بدیل سیزده بدر در فرهنگ و زندگی ایرانیان است که از دیرباز آن را گرامی می داشتند.
سیزده بدر، نه تنها یک تعطیلی رسمی، بلکه نمادی از پیوند ناگسستنی ایرانیان با طبیعت و فرصتی برای تجدید قوا و امید به سالی پربار است.
فلسفه این تعطیلی، فراتر از یک روز استراحت، به نیاز جمعی مردم برای خروج از محیط بسته خانه و شهر و پناه بردن به دامان طبیعت بازمی گردد. این روز، فرصتی برای تفریح، شادمانی و گذراندن وقت با خانواده و دوستان در فضای باز است. این نیاز، ریشه های تاریخی و فرهنگی عمیقی دارد که به آیین های باستانی ایران بازمی گردد؛ جایی که طبیعت به عنوان منبع حیات و برکت مورد احترام بود. بنابراین، تعطیلی سیزده بدر، پاسخی به این نیاز فرهنگی و اجتماعی است که از دوران ایران باستان تا به امروز در تار و پود فرهنگ ایرانی تنیده شده است و اهمیت آن برای حفظ روحیه جمعی و پیوند با محیط زیست، از دیرباز شناخته شده بود.
آیین های سیزده بدر
سبزه گره زدن
یکی از شاخص ترین و دلنشین ترین آیین های سیزده بدر، «سبزه گره زدن» است که به ویژه در میان جوانان و دختران و پسران دم بخت رواج دارد. این رسم، فراتر از یک بازی ساده، نمادی عمیق از پیوند زندگی با طبیعت و آرزوی خوشبختی و تداوم نسل است. گره زدن سبزه به معنای گره زدن زندگی با سرسبزی و شادابی طبیعت است، با این امید که زندگی نیز همواره سبز و پربار باقی بماند.
اساطیر ایرانی، ریشه های این آیین را به نخستین زوج بشری، مشیه و مشیانه، دختر و پسر دوقلوی کیومرث، پیوند می دهند. بر اساس این افسانه، مشیه و مشیانه در روز سیزدهم فروردین برای اولین بار در جهان با یکدیگر ازدواج کردند و چون در آن زمان عقد و نکاحی شناخته شده نبود، با گره زدن دو شاخه گیاه مورد، پایه ازدواج خود را بنا نهادند. ایرانیان باستان، با آگاهی از این راز، این مراسم را به ویژه برای دختران و پسران جوان برگزار می کردند. امروزه نیز این آیین با نیت بستن پیمان زناشویی، یافتن همسر دلخواه، یا حتی آرزوی برآورده شدن حاجات دیگر، انجام می شود. سبزه گره زدن، بخش جدایی ناپذیری از آیین های باستانی سیزده بدر است که زیبایی و عمق فرهنگی این جشن را دوچندان می کند و به نوعی به آیین زرتشت نیز مرتبط می شود.
آیین های سیزده بدر باستانی
آیین های سیزده بدر باستانی، تجلی گاه پیوند عمیق ایرانیان با طبیعت و باورهای کشاورزی آن ها بود. پس از دوازده روز جشن و شادمانی نوروزی، مردم در روز سیزدهم فروردین، خانه ها را ترک کرده و به دشت و صحرا، کنار چشمه ها و جویبارها می رفتند. این خروج به طبیعت، تنها برای تفریح نبود، بلکه با هدف شکرگزاری از مواهب الهی و آرزوی سالی پربرکت و پربار صورت می گرفت.
یکی از مهم ترین جنبه های این آیین ها، ارتباط با ایزد باران، تیشتر (تیر) بود. مردم با شادمانی، پایکوبی و انجام مراسم مختلف، از خداوند و ایزد باران، بارش های کافی برای سال زراعی جدید را طلب می کردند. سپردن سبزه عید به آب روان، از دیگر آیین های مهم بود که نمادی از بازگشت سبزی به دل طبیعت، دفع بلا و آرزوی رویش و تازگی مجدد به شمار می رفت. این سبزه، که در طول دوازده روز نوروز در خانه نمادی از برکت و زندگی بود، اکنون به آغوش طبیعت بازگردانده می شد تا چرخه حیات ادامه یابد. زرتشتیان نیز امروزه بسیاری از این آیین ها را حفظ کرده اند و با بردن باقی مانده آجیل و شیرینی های سفره نوروز به طبیعت، روز را در میان سبزه و صحرا به شادمانی می پردازند. این آیین ها، نشان دهنده اهمیت سبزه، آب و طبیعت در فرهنگ ایرانی و آیین زرتشت از دوران کهن است.
آیین های سیزده بدر در طول تاریخ
آیین های سیزده بدر در طول تاریخ ایران، هرچند با جزئیات متفاوت، اما با حفظ هسته اصلی خود، یعنی حضور در طبیعت و شادمانی جمعی، ادامه یافته اند. در دوران صفوی، به گفته مهرداد بهار، شواهدی از جشن و پایکوبی مردم در اماکن عمومی و حتی حضور آزادانه تر زنان در خیابان ها وجود داشته که نشان از فضای بازتر برای اینگونه مراسم جمعی دارد. این امر، بیانگر تداوم سنت های باستانی در دوره های متأخرتر است.
در دوره قاجار، عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» به تفصیل چگونگی انجام مراسم سیزده بدر را شرح داده است. ادوارد یاکوب پولاک نیز در نوشته های خود، به خروج همگانی مردم از شهرها و پناه بردن به باغ ها و دشت ها در این روز اشاره می کند که هدف آن، گریز از خطر ویرانی خانه ها (احتمالاً اشاره به باورهای عامیانه درباره نحسی یا نیاز به تهویه و تجدید انرژی) بوده است. این توصیفات تاریخی، نشان دهنده تکامل و ثبت شدن آیین های سیزده بدر در طول زمان است. با این حال، جوهره اصلی این جشن، یعنی شادی، تفریح، و پیوند با طبیعت، از دوران ایران باستان تا به امروز ثابت مانده است. این تداوم، سیزده بدر را به یکی از پایدارترین و زنده ترین جشن های فرهنگ ایرانی تبدیل کرده است که همچنان با شور و نشاط برگزار می شود و اهمیت طبیعت را در زندگی مردم به یادگار می آورد. این جشن، نمادی از تاریخ ایران و استمرار آیین های باستانی است.
سیزده بدر
سیزده بدر و تعطیلی
سیزده بدر، سیزدهمین روز فروردین ماه، نه تنها یک جشن باستانی با ریشه های عمیق در فرهنگ ایرانی است، بلکه امروزه به عنوان یکی از تعطیلات رسمی کشور نیز شناخته می شود. این رسمیت، نشان دهنده اهمیت و جایگاه ویژه این روز در تقویم ملی و زندگی اجتماعی مردم ایران است. اگرچه نام گذاری رسمی آن به عنوان «روز طبیعت» پس از انقلاب صورت گرفت، اما این روز از دیرباز در میان مردم به عنوان روزی برای خروج از خانه ها و لذت بردن از طبیعت شناخته شده بود.
تعطیلی سیزده بدر، فرصتی بی نظیر برای خانواده ها فراهم می کند تا پس از دوازده روز جشن و دید و بازدید نوروزی، به دامان طبیعت پناه برده و با شادمانی و تفریح، آخرین روز تعطیلات نوروز را سپری کنند. این روز، نمادی از تجدید قوا، پاکسازی روح و جسم، و پیوند دوباره با محیط زیست است. مردم با بردن سبزه، آجیل و شیرینی های باقی مانده از سفره نوروز به طبیعت، و انجام آیین هایی مانند سبزه گره زدن و پرتاب سبزه در آب روان، سالی پربرکت و خرم را آرزو می کنند. این تعطیلی، به حفظ و انتقال آیین های باستانی و فرهنگ ایرانی کمک شایانی می کند و نقش مهمی در تقویت روحیه جمعی و احترام به طبیعت ایفا می کند. سیزده بدر در ایران باستان نیز روزی فرخنده برای حضور در طبیعت و شادمانی بود و این فلسفه تا امروز ادامه یافته است.
سوالات متداول
سیزده به در در ایران باستان چه جایگاهی داشت؟
سیزده به در در ایران باستان، روزی فرخنده و پایان بخش جشن های نوروزی بود که به شادمانی در طبیعت و شکرگزاری از ایزد باران اختصاص داشت. این روز نماد پیوند با طبیعت، باروری و آرزوی سالی پربرکت بود و از اهمیت بالایی در آیین های باستانی برخوردار بود.
ریشه کلمه سیزده به در چیست؟
ریشه واژه سیزده به در بیشتر به معنای «سیزدهم به سوی در و دشت شدن» تعبیر می شود. این تفسیر به خروج مردم از خانه و رفتن به دامان طبیعت و صحرا در روز سیزدهم فروردین اشاره دارد و با فلسفه این جشن هماهنگی بیشتری دارد.
هدف اصلی برگزاری سیزده به در در گذشته چه بود؟
هدف اصلی برگزاری سیزده به در در گذشته، شکرگزاری از طبیعت و ایزد باران برای فراوانی و برکت، تجدید قوا پس از دوازده روز جشن نوروزی، و تقویت پیوند انسان با جهان هستی بود. مردم با شادی و تفریح در طبیعت، سالی پربار را آرزو می کردند.
چه آیین هایی در سیزده به در ایران باستان انجام می شد؟
در سیزده به در ایران باستان، آیین هایی نظیر سبزه گره زدن (به نیت ازدواج و باروری)، رفتن به دشت و صحرا، شادمانی و پایکوبی، و سپردن سبزه به آب روان انجام می شد. این آیین ها نماد پیوند با طبیعت و آرزوی برکت بودند.
فلسفه عدد سیزده در سیزده به در چیست؟
در ایران باستان، عدد سیزده لزوماً نحس نبود، بلکه نمادی از پایان یک دوره (دوازده روز جشن نوروز) و ورود به مرحله جدیدی از زندگی بود. سیزدهمین روز فروردین، روزی برای بازگشت به طبیعت و تجدید انرژی به شمار می رفت و با آرزوی برکت و فراوانی همراه بود.