مجتهد پهلوان؛ به مناسبت آیین نکوداشت آیة الله سید مرتضی مستجاب الدعواتی 

‌ بارها با او در سفر وحضر بوده ودر کنگره جهانی غدیر در نجف اشرف در سال ١٤٣٤ هجری ، توفیق میزبانی وهمراهی این شخصیت بزرگوار را داشتم.

مجتهد پهلوان؛ به مناسبت آیین نکوداشت آیة الله سید مرتضی مستجاب الدعواتی 
هم نشینی ومصاحبت با او ، ویژگیهای خاصی را دارد که کمتر در این لباس وقشر روحانی دیده می شود. وی باصطلاح حوزویان از بقیة السلف بشمار می آید. 
کوله باری از خاطرات بیش از یک قرن را با شخصیتهای بزرگ این قرن به همراه دارد و از آنجا که از حافظه بسیاری بهره مند بوده وبیان وخوش زبانی او بر نقل رخدادها وخاطرات ، شیرینی خاصی را همراه دارد. 
مردی که در شمار مفاخر و بزرگان شهر اصفهان است. عبا و عمامه به سر می‌گذارد اما روحیه پهلوانی‌اش به همان میزان حاد و برجسته است. 
او از یاران و دوستان نزدیک امام موسی صدر نیز هست و در این اثر راوی خاطراتی از این روحانی برجسته سیاسی و فعال مبارز در مقاومت لبنان است.


آیت اللّه سید مرتضی مستجاب الدعواتی مشهور به «مستجابی» فرزند حاج سید اسدالله مستجاب الدعواتی و نوۀ آیت‌ الله سید ابوالحسن صدرعاملی، معروف مستجاب الدعواتی، در ۱۳۰۲ به دنیا آمد.

وی که از علمای سرشناس شهر اصفهان است، به علت نسبت خانوادگی و اینکه خود از خاندان صدر است، از جوانی رابطه‌ای نزدیک و صمیمی با امام موسی صدر داشته است که این دوستی و تعلق خاطر، همچنان به قوت خود باقی است. 
آیت الله مستجابی تحصیلات خود را در حوزۀ علمیۀ تهران و نجف ادامه داد و موفق به اخذ اجتهاد از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی شد.

او یکی از مبارزان سیاسی در دورۀ ملی شدن صنعت نفت و از نزدیکان آیت الله کاشانی به شمار می‌رود.


آیت‌الله سیدمرتضی مستجابی مردی‌ است با روحیات خاصی که او را از بیشتر هم‌سلکان خود جدا می‌کند. یک روحانی اما نه یک روحانی عادی بلکه یک شخصیت استثنایی! ‌. مردی که در شمار مفاخر و بزرگان شهر اصفهان است. عبا و عمامه به سر می‌گذارد اما جاذبه او ، وصورت وچشمان با نفوذش ! نشان از رازها وحکایت ها دارد ! او عمری بیش از یک قرن را پشت سر نهاده است ، متولد ۱۳۰۲ شمسی در اصفهان است ، لیکن تاریخی سیار ودائرة المعارفی از هرسو بشمار می آید. بیش از هر مطلب ، جدای از مشایخ والای او واساتیدتش ، که خود سخن بسیار دارد! ارتباطش با شخصیت های گوناگون وبرجسته در یک قرن ، همچون نواب صفوی ، آیة الله کاشانی، فدائیان اسلام ، حسین مکی، آیة الله خادمی ، امام موسی صدر ، ودیگر شخصیت های برجسته دوران ، اورا ونشست ها وسخن گفتن ها وقصه هایش ، شعر خوانی هایش ، وجز اینها ، همه وهمه اورا به شخصیتی ویژه وخاص ، در آورده است. او از یاران و دوستان نزدیک امام موسی صدر نیز بشمار می رود.


شناختنامه عالم مجاهد آیت‌الله سیدمرتضی مستجابی ، با نام ( مجتهدی پهلوان ) دست نگاره ای است که از سوی انتشارات شهرداری اصفهان گردآوری و نشر یافته است. در شناخت موضوع این اثر نفیس، دیباچه علی کرباسی‌زاده‌ اصفهانی ،  دانشیار دانشگاه اصفهان بر آن مفید به نظر می‌رسد. به بخشی از این پیش نگاره، اشاره می نمایم:
«آنچه در این کتاب از خاطرات و نوشته‌ها تا اسناد و تصاویر می‌خوانید و می‌بینید، هم مستجابی هست و هم نیست! آری، به ظاهر، نوشته‌هایی از او، اسنادی درباره وی و تصاویری از خود ایشان است. اینکه با چه کسانی بوده و چه احوالی بر او گذشته و چه کرده و چه دیده و شنیده و چگونه زیسته و به‌سر برده است. اما با این همه مستجابی نیست! تعجب نکنید، همه این اسناد و تصاویر واقعی است و نوشته‌ها از خود اوست، اما مگر می‌توان آب دریا را در کوزه ریخت؟


به فرموده خودش این‌ها یک صدم مستجابی واقعی هم نیست و نمی‌تواند گویای شخصیت و منش و حیات و احوال نزدیک به یک سده زندگی پر تلاطم او باشد. آخر چگونه یک سده تاریخ این مرز و بوم، آن هم حوادث، ماجراهای مهم اجتماعی و سیاسی و وقایع شگفت‌آور کشور در دوران اخیر، از تحولات نقش‌آفرین در قیام آیت‌الله کاشانی گرفته تا فعالیت‌های فدائیان‌اسلام، مقابله با جریان کسروی، حادثه ملی شدن صنعت نفت، رفت و آمد با مراجع نام‌آور شیعه، رجال بزرگ علمی و سیاسی و اقدامات فرهنگی و تأسیس مراکز پزشکی، علمی، ورزشی و بسیاری دیگر از رخدادهای مهم که در هر کدام نام و نشان مستجابی و تأثیرگذاری او دیده می‌شود، در یک یا دو جلد کتاب گنجاندنی است؟! افزون بر اینکه شمار بسیاری از اسناد و تصاویر و مکاتبات ایشان، از بین رفته و در دسترس نیست! کاری بس دشوار و طاقت‌فرساست شناساندن چهره‌ای که از یکسو در صف اول مبارزات و تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در یک سده اخیر نقش‌آفرینی کرده، از دیگر سو خود از علما و دانشمندان معاصر و از بزرگ‌ترین بیوت علمی و سرشناس، از خاندان علم و فقاهت (آل صدرعاملی) و نیز پهلوان گود زورخانه، اهل شعر و ادب و هنر، خطاطی، خیر و ساعی در امور اجتماعی و فرهنگی و در یک کلمه، جامع علم و عمل و هنر، سیاست و کرامت و متصف به صبر و پرهیزکاری و متانت. 


چه می‌توان گفت در وصف بزرگمردی که دست راست آیت‌الله کاشانی، رفیق خاص نواب صفوی، محرم اسرار امام‌موسی‌صدر، یار با وفای شهید سیدمحمدباقر صدر، و ….پناه مظلومان و پشتیبان عالمان و دانشمندان و پشت و پناه مردم بوده و است. در وصف او بزرگانی مانند آیت‌الحق و العرفان علامه میرسید علی فانی می‌توانند بگویند و بسرایند که در لابه‌لای این کتاب، اقوال و کلمات و اشعار بزرگان را در وصف و مدح او خواهید خواند. او خود را آخوند به معنای معمول کلمه نمی‌داند!

ترجیح می‌دهد پهلوانی لوتی‌صفت بدانندش که در میان مردم و با آنان است، نه از گروه یا طبقه‌ای خاص و جدا از دیگران. شاید هر کسی از دید خود، در این مجموعه بنگرد. برای مثال، قشر طلاب و حوزویان تحصیلات علمی، استادان، هم‌شاگردی‌ها و مانند آن را دنبال‌کنند، اهل سیاست، فعالیت‌های اجتماعی و مجموعه‌ای از اسناد و مدارک و دغدغه‌های خاص خود را بجویند، اما هنرمند، پهلوان، شاعر، خیر، کاسب و عامه مردم نیز با تورق این مجموعه، گویی گمشده خود را در آن می‌یابند و لذت خواندن و دیدن مطالب آن را از یاد نخواهند برد….»


همنشینی با این شخصیت ، تاریخ است وتجربه !! و در مردانگی ودست دلبازی ، زبانزد و از شهرتی خاص وعام برخوردار است. 
توفیق میزبانی این بزرگ را در کنگره جهانی غدیر در نجف أشرف داشته ام ویک هفته ، با آیة الله ، برگی زرین از خاطرات زندگی مرا رقم زده است. بدون تردید در این سفر ، آنچه که شایسته این بزرگ مرد بود را بجا نیاورده ام ، لیکن هماره زبانش به مدح وثنا وتقدیر از حقیر باز می گردد که اینهم نشان از جایگاه والای او وروحیه وتواضعش دارد!
ساعتی را در کنار آیة الله سپری کردم ودر سخنانش ، شعر ، طنز ، تاریخ ، وپند واندرز ، همه نهفته است.

همچنین این بزرگ ، دستی نیز در حوزه شعر و ادب و هنر و خطاطی دارد و علاوه بر این او در دوران مختلف هم‌زمان با تحصیلات حوزوی و فعالیت‌های علمی و مذهبی، به ورزش زورخانه نیز می‌پرداخته و به همین دلیل از او به‌عنوان مجتهدی پهلوان یاد می‌شود.


در این راستا و در دیدارم با بزرگان از علمای این دیار ، توفیق یار گردید که دو وعده نهار و شام را بر کنار خوان گسترده و سفره طایی زمان ، آیة الله مستجابی زانو زده و بهره های جسمانی ، و افزون بر آن روحانی، با چاشنی های شعر و طنز و تاریخ و اندرز را سپری نمایم !
که وه چه لحظاتی زیبا و فراموش نشدنی بود!!

ساعاتی را در کنار آیة الله سپری کردم ودر سخنانش ، شعر ، طنز ، تاریخ ، وپند واندرز ، همه نهفته است. 
در این نشست ، خود إظهار داشت که دو سال دیگر از عمر من باقی مانده است! 


ودر این هنگام  اشاره نمود که در هند با جوکی ها! کمی نشست وبرخواست داشته ام ! وچیزهایی را می دانم! که پاسخ دادم معلوم نیست که این دوسال ، سال نوری است ویا از روزها وسالهای قیامت است! 
که با تکان دادن سر خود ، و لبخندی زیبا ، سخن را به پایان بردیم. 

عمرش افزون و نعمت وجودش گسترده تر باد

بامدادان یکشنبه ١٤ مرداد ماه ١٤٠٣ شمسی 

خروج از نسخه موبایل