نمونه لایحه استرداد دادخواست از شورای حل اختلاف (فایل Word)

وکیل

نمونه لایحه استرداد دادخواست از شورای حل اختلاف

استرداد دادخواست از شورای حل اختلاف به معنای انصراف خواهان از پیگیری دعوای خود است که با ارائه لایحه به شورا انجام می شود. این فرآیند به خواهان این امکان را می دهد تا به دلایل مختلف مانند صلح و سازش یا تغییر در خواسته اش، پرونده را مختومه کند. شناخت دقیق این روند و پیامدهای آن، برای هر فردی که در شورا پرونده ای دارد، ضروری است.

وقتی فردی تصمیم به طرح دعوایی در شورای حل اختلاف می گیرد، اغلب با این نیت قدم برمی دارد که راهی برای حل و فصل اختلافات خود بیابد. اما گاهی اوقات، شرایط تغییر می کند؛ ممکن است با طرف مقابل به توافق رسیده باشد، یا شاید تشخیص دهد که مسیر حقوقی اولیه مناسب نبوده است. در چنین شرایطی، نیاز به استرداد دادخواست یا انصراف از دعوا پیش می آید. این اقدام نه تنها یک حق قانونی است، بلکه ابزاری مهم برای مدیریت پرونده های حقوقی به شمار می رود. برای کسانی که خود را در این موقعیت می یابند، درک دقیق از چگونگی و چرایی استرداد دادخواست در شورای حل اختلاف، بسیار حیاتی است.

تفاوت های ظریف بین استرداد دادخواست در شورای حل اختلاف و دادگاه های عمومی، نکته ای است که بسیاری از افراد از آن غافل هستند. شورای حل اختلاف، با ماهیت سازشی و سرعت بیشتر در رسیدگی، قواعد خاص خود را دارد که گاهی اوقات با روال دادگاه ها متفاوت است. این مقاله به تفصیل به تمامی جنبه های این فرآیند، از مبنای قانونی گرفته تا مراحل عملی و پیامدهای حقوقی آن، می پردازد. هدف ما این است که شما را با اطلاعاتی دقیق و کاربردی تجهیز کنیم و با ارائه نمونه لایحه های تخصصی، مسیر استرداد دادخواست را برایتان هموار سازیم.

استرداد دادخواست یا انصراف از دعوا چیست؟ تعاریف حقوقی

استرداد دادخواست یا انصراف از دعوا به حالتی گفته می شود که خواهان (فردی که دادخواست را تنظیم کرده است)، پیش از صدور رأی نهایی یا گزارش اصلاحی، تصمیم می گیرد از ادامه پیگیری پرونده خود منصرف شود. این تصمیم می تواند به دلایل گوناگونی اتخاذ گردد و آثار حقوقی متفاوتی در پی خواهد داشت. در واقع، استرداد یک حق قانونی است که به خواهان اجازه می دهد تا پرونده خود را، در شرایط مشخص، از روند رسیدگی خارج کند.

دلایل رایج برای استرداد دادخواست در شورای حل اختلاف بسیار متنوع هستند. شاید مهم ترین و شایع ترین دلیل، صلح و سازش بین طرفین باشد. شورای حل اختلاف، همانطور که از نامش پیداست، بیش از هر چیز بر حل مسالمت آمیز اختلافات تأکید دارد. وقتی خواهان و خوانده به توافق می رسند، ادامه روند دادرسی دیگر منطقی نخواهد بود و استرداد دادخواست، راهی برای ثبت رسمی این توافق و مختومه کردن پرونده است. علاوه بر این، ممکن است خواهان به دلایل دیگری از جمله عدم تمایل به ادامه پیگیری دعوا، نقص در مدارک و نیاز به جمع آوری مستندات بیشتر، یا حتی اشتباه در طرح دعوا و تصمیم برای اقامه دعوای جدید با خواسته دقیق تر، اقدام به استرداد دادخواست کند. تغییر در خواسته یا موضوع دعوا نیز می تواند از دیگر دلایل باشد.

نقش و ماهیت شورای حل اختلاف در رسیدگی به دعاوی، این فرآیند را کمی متفاوت می کند. شورا به جای تکیه صرف بر قضاوت رسمی، بر میانجیگری و سازش تمرکز دارد. این رویکرد سازشی باعث می شود که استرداد دادخواست در شورا، به مراتب منعطف تر و در برخی موارد ساده تر از دادگاه های عمومی باشد. این ماهیت، فضای مناسبی را برای خواهان فراهم می آورد تا بتواند تصمیمات خود را با توجه به شرایط در حال تغییر پرونده، بازبینی کند و در صورت لزوم، از ادامه دعوا منصرف شود.

مبنای قانونی استرداد دادخواست در شورای حل اختلاف

برای درک مبنای قانونی استرداد دادخواست در شورای حل اختلاف، باید به سراغ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی برویم. هرچند شورای حل اختلاف آیین نامه ها و قوانین خاص خود را دارد، اما در بسیاری از موارد به قوانین عام دادرسی مدنی، به ویژه در مورد استرداد دادخواست، استناد می کند.

ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، اصلی ترین مبنای قانونی برای استرداد دادخواست است. این ماده به خواهان اجازه می دهد تا در مراحل مختلف دادرسی، از دعوای خود انصراف دهد. نحوه اعمال این ماده در شورای حل اختلاف نیز به همین منوال است، با این تفاوت که شورای حل اختلاف، با توجه به ماهیت سازشی خود، ممکن است انعطاف بیشتری در این خصوص از خود نشان دهد. این ماده، سه حالت مختلف برای استرداد دادخواست را پیش بینی کرده است که هر یک پیامدهای حقوقی خاص خود را دارد:

  1. استرداد قبل از اولین جلسه رسیدگی: در این حالت، دادگاه (یا شورا) قرار ابطال دادخواست صادر می کند. این قرار به خواهان اجازه می دهد تا در صورت لزوم، مجدداً همان دعوا را مطرح کند.
  2. استرداد تا قبل از ختم دادرسی: اگر استرداد پس از اولین جلسه و تا پیش از ختم دادرسی (یا مذاکرات در شورا) صورت گیرد، دادگاه (یا شورا) قرار رد دعوا صادر می کند. این قرار نیز امکان طرح مجدد دعوا را فراهم می آورد.
  3. استرداد پس از ختم دادرسی (یا مذاکرات) با رضایت خوانده یا صرف نظر کلی: در این حالت، اگر خوانده راضی باشد یا خواهان به طور کلی از دعوای خود صرف نظر کند، دادگاه (یا شورا) قرار سقوط دعوا صادر می کند. صدور قرار سقوط دعوا، به معنای اعتبار امر مختومه است و خواهان دیگر نمی تواند همان دعوا را مجدداً مطرح کند.

در مورد آیین نامه ها و بخشنامه های خاص شورای حل اختلاف، باید گفت که معمولاً این آیین نامه ها به صراحت ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی را تکرار می کنند یا بر لزوم رعایت آن تأکید دارند. هدف اصلی این است که فرآیند رسیدگی در شورا، حتی در صورت استرداد، از یک نظم حقوقی مشخص پیروی کند.

سؤالی که ممکن است پیش بیاید این است که آیا دعوا در شورا همان دادخواست در دادگاه است؟ در زبان حقوقی، دادخواست سند کتبی است که خواسته را مطرح می کند، در حالی که دعوا به معنای کل اختلاف و فرآیند حقوقی است. در شورای حل اختلاف، با توجه به سادگی و غیررسمی بودن مراحل، گاهی اصطلاح دعوا به جای دادخواست نیز به کار می رود. اما از نظر ماهوی، وقتی شما درخواستی را به شورا ارائه می دهید، در واقع یک دادخواست را مطرح کرده اید. بنابراین، اصطلاح استرداد دادخواست در شورا به معنای انصراف از همین درخواست کتبی است که منجر به تشکیل پرونده شده است. این تفاوت اصطلاحی، تأثیر چندانی بر اصل و ماهیت استرداد و آثار حقوقی آن ندارد.

مراحل عملی و زمان بندی استرداد دادخواست در شورای حل اختلاف

برای فردی که قصد استرداد دادخواست خود را در شورای حل اختلاف دارد، شناخت مراحل و زمان بندی آن بسیار اهمیت دارد. این مراحل بسته به زمانی که خواهان تصمیم به انصراف می گیرد، متفاوت خواهد بود و هر یک آثار حقوقی خاصی را به دنبال دارد.

الف. استرداد قبل از اولین جلسه رسیدگی یا مذاکره

این ساده ترین و کم دردسرترین حالت برای استرداد دادخواست است. فرض کنید دادخواستی را تنظیم کرده اید، به شورای حل اختلاف ارائه داده اید، اما قبل از اینکه جلسه رسیدگی تشکیل شود یا حتی طرفین برای مذاکره دعوت شوند، با خوانده به توافق رسیده اید یا به هر دلیلی منصرف شده اید.

  • نحوه اقدام و ارسال لایحه: در این مرحله، خواهان باید یک لایحه استرداد دادخواست را به شورای حل اختلاف مربوطه ارائه دهد. این لایحه باید به صورت کتبی باشد و در آن به صراحت قید شود که خواهان قصد استرداد دادخواست خود را دارد. بهتر است دلیل استرداد نیز به اختصار ذکر شود (مثلاً صلح و سازش).
  • آثار حقوقی: شورا پس از بررسی لایحه، بر اساس بند «الف» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، قرار ابطال دادخواست/دعوا را صادر می کند. مهمترین اثر این قرار این است که خواهان امکان طرح مجدد همان دعوا را در آینده خواهد داشت. این حالت، فرصت خوبی را برای خواهان فراهم می آورد تا در صورت نیاز به تکمیل مدارک یا بازنگری در خواسته، با آسودگی خاطر پرونده را مختومه کرده و بعداً دوباره آن را مطرح کند.

ب. استرداد پس از اولین جلسه تا قبل از صدور رأی یا گزارش اصلاحی

گاهی اوقات مذاکرات اولیه یا اولین جلسه رسیدگی در شورا برگزار می شود، اما به نتیجه قطعی نمی رسد. در این میان، خواهان به هر دلیلی (مثل عدم تمایل به ادامه دعوا یا احساس عدم موفقیت) تصمیم به انصراف می گیرد، قبل از اینکه رأی یا گزارش اصلاحی نهایی صادر شود.

  • نحوه اقدام و ارسال لایحه: در این مرحله نیز، خواهان باید لایحه استرداد دعوا را به شورا ارائه دهد. در لایحه باید به زمان استرداد (پس از اولین جلسه و قبل از صدور رأی) و دلیل آن اشاره شود.
  • آثار حقوقی: شورا در این حالت، بر اساس بند «ب» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، قرار رد دعوا را صادر می کند. مانند قرار ابطال دادخواست، قرار رد دعوا نیز به خواهان امکان طرح مجدد همان دعوا را می دهد. تفاوت اصلی آن با ابطال دادخواست، در زمان صدور است؛ ابطال دادخواست قبل از ورود به ماهیت دعوا و رد دعوا پس از ورود و قبل از صدور حکم نهایی اتفاق می افتد.

ج. استرداد پس از ختم مذاکرات/رسیدگی و قبل از قطعیت رأی/گزارش اصلاحی (با رضایت خوانده یا صرف نظر کلی)

این حالت، پیچیده ترین نوع استرداد است و پیامدهای حقوقی جدی تری دارد. در این مرحله، مذاکرات و رسیدگی های شورا به پایان رسیده و ممکن است شورا در آستانه صدور رأی یا گزارش اصلاحی باشد. خواهان در این نقطه تصمیم به انصراف می گیرد.

  • نحوه اقدام و نیاز به رضایت خوانده: بر اساس بند «ج» ماده ۱۰۷، استرداد دعوا در این مرحله تنها در دو صورت ممکن است:
    1. با رضایت خوانده: اگر خوانده نیز با استرداد موافق باشد، شورا می تواند پرونده را مختومه کند.
    2. خواهان به طور کلی از دعوای خود صرف نظر کند: در این حالت، خواهان اعلام می کند که دیگر هیچ ادعایی نسبت به موضوع دعوا ندارد و برای همیشه از آن چشم پوشی می کند.

    در هر دو حالت، خواهان باید لایحه ای به شورا ارائه دهد که در آن به صراحت این موارد را قید کرده باشد.

  • آثار حقوقی: در این حالت، شورا قرار سقوط دعوا را صادر می کند یا این انصراف در گزارش اصلاحی درج می شود. مهمترین پیامد قرار سقوط دعوا این است که این قرار از اعتبار امر مختومه برخوردار است. به این معنا که خواهان دیگر نمی تواند همان دعوا را مجدداً مطرح کند، زیرا فرض بر این است که با انصراف کلی یا توافق، موضوع دعوا برای همیشه حل و فصل شده است. این امر، برای خواهان بسیار مهم است و باید با دقت فراوان و با آگاهی از تمامی پیامدهای آن انجام شود.

آثار حقوقی و پیامدهای استرداد دادخواست از شورای حل اختلاف

هر تصمیمی در دنیای حقوقی، نتایجی به همراه دارد. استرداد دادخواست نیز از این قاعده مستثنی نیست و بسته به زمان و نحوه انجام آن، می تواند آثار حقوقی متفاوتی برای خواهان و حتی خوانده داشته باشد. درک این پیامدها، به خواهان کمک می کند تا با دیدی بازتر اقدام به انصراف از دعوای خود کند.

تفاوت های اساسی بین ابطال، رد و سقوط دعوا از حیث امکان طرح مجدد

همانطور که پیش تر اشاره شد، بسته به زمان استرداد، شورا یکی از سه قرار ابطال دادخواست، رد دعوا یا سقوط دعوا را صادر می کند. تفاوت کلیدی این قرارها در امکان طرح مجدد دعوا است:

  • قرار ابطال دادخواست: زمانی صادر می شود که خواهان پیش از اولین جلسه رسیدگی، دادخواست خود را مسترد می کند. اثر این قرار این است که پرونده به لحاظ شکلی ایراد داشته یا خواهان منصرف شده است، اما خواهان می تواند مجدداً همان دعوا را با ارائه دادخواست جدید مطرح کند. این بهترین و منعطف ترین حالت برای خواهان است.
  • قرار رد دعوا: زمانی صادر می شود که استرداد پس از اولین جلسه رسیدگی و قبل از اتمام دادرسی (یا مذاکرات) صورت می گیرد. در این حالت نیز، خواهان می تواند مجدداً دعوا را مطرح کند. تفاوت آن با ابطال، تنها در مرحله دادرسی است که استرداد صورت می گیرد.
  • قرار سقوط دعوا: این خطرناک ترین پیامد برای خواهان است. زمانی صادر می شود که استرداد پس از ختم دادرسی (یا مذاکرات) و با رضایت خوانده یا انصراف کلی خواهان رخ می دهد. مهمترین اثر قرار سقوط دعوا این است که از اعتبار امر مختومه برخوردار است. این یعنی، خواهان به هیچ وجه نمی تواند همان دعوا را با همان موضوع و همان طرفین، در آینده مجدداً در هیچ مرجع قضایی مطرح کند. در واقع، با صدور این قرار، حق خواهان نسبت به آن دعوا برای همیشه از بین می رود.

تاثیر استرداد بر هزینه های دادرسی و شیوه بازپرداخت

یکی از دغدغه های خواهان ها، وضعیت هزینه های دادرسی پس از استرداد است. در صورت استرداد دادخواست:

  • معمولاً هزینه های دادرسی که پرداخت شده، قابل استرداد نیستند. مگر اینکه شورا یا دادگاه به دلایل خاصی تصمیم دیگری بگیرد که بسیار نادر است.
  • در برخی موارد، اگر استرداد به دلیل صلح و سازش باشد و طرفین در توافقنامه خود به نحوه تقسیم هزینه های دادرسی اشاره کرده باشند، این توافق میان آنها معتبر است، اما شورا مسئولیتی در قبال بازپرداخت ندارد.

اثر بر دعاوی مرتبط یا ادعاهای متقابل

استرداد یک دادخواست، ممکن است بر دعاوی دیگری که با آن مرتبط هستند یا ادعاهای متقابلی که توسط خوانده مطرح شده، تأثیر بگذارد:

  • اگر خواهان دادخواست اصلی را مسترد کند، اما خوانده دعوای متقابلی مطرح کرده باشد، دعوای متقابل خوانده معمولاً به روند خود ادامه می دهد و استرداد دعوای اصلی، تأثیری بر آن نخواهد داشت.
  • در مورد دعاوی مرتبط، وضعیت به پیچیدگی ارتباط میان آنها بستگی دارد. اگر دعاوی به قدری به هم وابسته باشند که بدون دعوای اصلی، دعوای مرتبط معنایی نداشته باشد، ممکن است دعوای مرتبط نیز تحت تأثیر قرار گیرد.

نکات مهم برای جلوگیری از پیامدهای ناخواسته (امر مختومه)

برای جلوگیری از قرار گرفتن در وضعیت امر مختومه (یعنی عدم امکان طرح مجدد دعوا)، خواهان باید بسیار محتاط باشد:

  • همیشه سعی کنید استرداد دادخواست را قبل از ختم دادرسی انجام دهید تا قرار ابطال یا رد دعوا صادر شود.
  • اگر ناچار به استرداد پس از ختم دادرسی هستید، حتماً دلیل انصراف را به صراحت ذکر کنید. اگر به دلیل صلح و سازش است، آن را با جزئیات بیان کنید و از رضایت خوانده اطمینان حاصل نمایید.
  • از عبارت صرف نظر کلی از دعوا به شدت پرهیز کنید، مگر اینکه واقعاً قصد داشته باشید برای همیشه از آن حق دست بکشید.
  • مشاوره با یک وکیل یا مشاور حقوقی قبل از هرگونه اقدام، به ویژه در مراحل پایانی دادرسی، امری حیاتی است تا از پیامدهای ناخواسته جلوگیری شود. یک وکیل می تواند با بررسی دقیق پرونده، بهترین راهکار را برای استرداد دادخواست با حداقل ریسک به شما ارائه دهد.

تفاوت های کلیدی استرداد دادخواست در دادگاه و شورای حل اختلاف

درک تفاوت های استرداد دادخواست بین دادگاه های عمومی و شورای حل اختلاف، برای هر فردی که درگیر یک پرونده حقوقی است، اهمیت فراوانی دارد. هرچند مبنای قانونی اصلی (ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی) در هر دو مرجع یکسان است، اما ماهیت و رویکرد این دو نهاد، به تجربه ای متفاوت در فرآیند استرداد منجر می شود.

تفاوت در شکل و ماهیت نهاد (داوری و سازش در مقابل قضاوت رسمی)

  • شورای حل اختلاف: هدف اصلی شورا، سازش و داوری است. این نهاد تلاش می کند تا با میانجیگری، طرفین را به توافق برساند و پرونده را بدون نیاز به صدور رأی قضایی مختومه کند. این رویکرد، فرآیند استرداد دادخواست را انعطاف پذیرتر می کند، زیرا شورا به دنبال حل و فصل است نه صرفاً اعمال قانون. خواهان ممکن است در شورا احساس آزادی عمل بیشتری برای تغییر تصمیم خود داشته باشد.
  • دادگاه های عمومی: دادگاه ها ماهیت قضایی و قضاوت رسمی دارند. هدف اصلی آن ها، اعمال دقیق قانون و صدور رأی بر اساس مستندات و ادله حقوقی است. در دادگاه، فرآیندها رسمی تر و تشریفات قانونی جدی تر است. استرداد دادخواست در دادگاه نیز تابع همان اصول است، اما با سخت گیری و رعایت دقیق تر جزئیات شکلی.

سادگی و سرعت بیشتر فرآیند در شورا

  • یکی از مزایای شورای حل اختلاف، سادگی و سرعت بیشتر در رسیدگی به دعاوی است. این سرعت و سادگی، در مورد استرداد دادخواست نیز صدق می کند. مراحل اداری برای ثبت لایحه استرداد و صدور قرار مربوطه در شورا، معمولاً سریع تر و با تشریفات کمتری نسبت به دادگاه انجام می شود. این موضوع می تواند برای خواهان هایی که به دنبال حل سریع تر مسئله خود هستند، یک مزیت محسوب شود.

تفاوت در عناوین قرارهای صادره (آیا شورا نیز دقیقا همان اصطلاحات را به کار می برد یا عناوین مشابه دارد؟)

  • شورای حل اختلاف نیز اصولاً از همان اصطلاحات حقوقی قرار ابطال دادخواست، قرار رد دعوا و قرار سقوط دعوا استفاده می کند که در ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی ذکر شده است. این یکپارچگی اصطلاحات به دلیل تبعیت از قانون عام است. با این حال، در برخی موارد غیررسمی تر یا در گزارشات اصلاحی، ممکن است از عباراتی مانند انصراف خواهان یا مختومه شدن پرونده به دلیل توافق نیز استفاده شود که ماهیت همان قرارها را دارد اما با بیانی ساده تر.

آیا نیاز به لایحه در شورا به همان میزان دادگاه جدی است؟ (اهمیت شکلی و ماهوی)

  • اهمیت شکلی: بله، حتی در شورای حل اختلاف نیز برای استرداد دادخواست، ارائه یک لایحه کتبی الزامی است. این لایحه سند رسمی و معتبری است که خواسته خواهان را به وضوح بیان می کند. عدم ارائه لایحه کتبی می تواند به تأخیر در فرآیند یا حتی نادیده گرفته شدن درخواست استرداد منجر شود. شورا برای صدور هر یک از قرارهای سه گانه، نیازمند یک سند کتبی از سوی خواهان است.
  • اهمیت ماهوی: لایحه استرداد نه تنها یک تشریفات شکلی است، بلکه از نظر ماهوی نیز حائز اهمیت است. در لایحه، خواهان دلایل خود را برای استرداد و نوع قراری که درخواست می کند، مشخص می نماید. این امر به شورا کمک می کند تا تصمیم درست و مطابق با خواسته واقعی خواهان را اتخاذ کند.

تاثیر بر صلاحیت های آتی (آیا پرونده می تواند به دادگاه ارجاع شود؟)

  • اگر استرداد دادخواست در شورا منجر به قرار ابطال یا رد دعوا شود (یعنی امکان طرح مجدد وجود داشته باشد)، خواهان می تواند مجدداً همان دعوا را، در صورت لزوم، با دادخواست جدید در دادگاه عمومی (اگر صلاحیت ذاتی آن را داشته باشد) مطرح کند. این یعنی استرداد در شورا، مانع از طرح مجدد در دادگاه نخواهد شد، مادامی که منجر به قرار سقوط دعوا نشود.
  • اما اگر قرار سقوط دعوا صادر شود، به دلیل اعتبار امر مختومه، دیگر امکان طرح مجدد آن دعوا، چه در شورا و چه در دادگاه، وجود نخواهد داشت.

در نهایت، با وجود سادگی و سرعت بیشتر شورا، اهمیت رعایت اصول قانونی و ارائه لایحه کتبی به قوت خود باقی است. این تفاوت ها نشان می دهد که حتی در یک فرآیند به ظاهر ساده تر مانند شورای حل اختلاف، آگاهی از جزئیات حقوقی برای حفظ حقوق خواهان ضروری است.

راهنمای گام به گام تنظیم لایحه استرداد دادخواست از شورای حل اختلاف

تنظیم یک لایحه استرداد دادخواست، اگرچه ممکن است ساده به نظر برسد، اما باید با دقت و رعایت اصول حقوقی انجام شود تا خواسته ی شما به درستی منعکس شده و از بروز هرگونه ابهام یا تأخیر جلوگیری شود. این راهنما، شما را در نگارش یک لایحه کامل و مؤثر یاری می دهد.

موارد ضروری که باید در لایحه قید شود

برای اینکه لایحه شما کامل و قابل قبول باشد، باید حاوی اطلاعات کلیدی زیر باشد:

  1. عنوان لایحه: عنوانی واضح و مشخص، مانند لایحه استرداد دادخواست یا لایحه انصراف از دعوا.
  2. مخاطب: ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] شورای حل اختلاف [نام شهر/منطقه]. این اطلاعات باید دقیقاً با شعبه ای که پرونده شما در آن در حال رسیدگی است، مطابقت داشته باشد.
  3. مشخصات دقیق خواهان: نام و نام خانوادگی، نام پدر، شماره ملی، آدرس کامل و شماره تماس. این اطلاعات برای شناسایی دقیق شما و پرونده تان حیاتی است.
  4. مشخصات دقیق خوانده (خواندگان): نام و نام خانوادگی خوانده یا خواندگان.
  5. شماره کلاسه پرونده و شماره بایگانی (در صورت وجود): این شماره ها مانند کد ملی پرونده شما هستند و برای ارجاع دقیق به پرونده لازم اند.
  6. موضوع دعوا: خلاصه ای از موضوع اصلی دادخواستی که قبلاً ارائه داده اید (مثلاً: مطالبه وجه، تخلیه ملک، فسخ قرارداد و…).
  7. تاریخ جلسات (در صورت تشکیل): اگر جلسات رسیدگی یا مذاکرات تشکیل شده است، اشاره به تاریخ اولین جلسه و وضعیت فعلی پرونده (مثلاً: پس از تشکیل اولین جلسه رسیدگی مورخ …) می تواند به شورا در تشخیص مرحله استرداد کمک کند.
  8. دلیل استرداد: این بخش بسیار مهم است. به طور صریح و منجز، دلیل انصراف خود را بیان کنید. برخی از دلایل رایج عبارتند از:
    • صلح و سازش با خوانده
    • عدم تمایل به ادامه پیگیری دعوا
    • نقص مدارک و قصد طرح مجدد دعوا با مدارک کامل تر
    • اشتباه در خواسته اولیه و قصد طرح دعوای جدید با خواسته صحیح

    توجه داشته باشید که نوع و بیان دلیل، می تواند بر نوع قرار صادره (ابطال، رد، سقوط) تأثیرگذار باشد.

  9. نوع قرار درخواستی: بر اساس دلیل و زمان استرداد (که در بخش های قبلی توضیح داده شد)، نوع قراری که از شورا درخواست می کنید را مشخص نمایید (مثلاً: تقاضای صدور قرار ابطال دادخواست یا تقاضای صدور قرار رد دعوا). اگر قصد صرف نظر کلی از دعوا را دارید، به صراحت آن را ذکر کنید، اما از پیامدهای آن آگاه باشید.

اهمیت صریح و منجز بودن درخواست

خواسته شما در لایحه استرداد دادخواست باید کاملاً واضح، روشن و بدون ابهام باشد. صریح و منجز به این معناست که شورا باید بدون هیچ شکی متوجه شود که شما قصد استرداد دادخواست را دارید و چه نوع قراری را درخواست می کنید. هرگونه ابهام می تواند به تأخیر در رسیدگی یا حتی سوءتفاهم های حقوقی منجر شود.

نکات نگارشی و اداری

  • زبان نوشتاری: از زبان رسمی و حقوقی استفاده کنید، اما تلاش کنید جملات کوتاه و قابل فهم باشند.
  • نظم و آراستگی: لایحه را با خط خوانا و مرتب، ترجیحاً تایپ شده، ارائه دهید.
  • امضا و تاریخ: حتماً لایحه را امضا کنید و تاریخ دقیق نگارش آن را درج نمایید.
  • پیوست ها (در صورت لزوم): اگر به دلیل خاصی (مانند صلح نامه) لایحه را ارائه می دهید، پیوست های مربوطه را نیز ضمیمه کنید.
  • ارائه به شورا: لایحه را به دفتر شعبه ای که پرونده در آن در حال رسیدگی است، تحویل دهید و رسید دریافت کنید.

با رعایت این نکات، می توانید یک لایحه استرداد دادخواست مؤثر و قانونی تنظیم کنید و فرآیند انصراف از دعوای خود را به درستی پیش ببرید.

نمونه لایحه استرداد دادخواست از شورای حل اختلاف (با قابلیت کپی و ویرایش)

در این بخش، دو نمونه لایحه استرداد دادخواست ارائه شده است که می توانید با توجه به شرایط پرونده خود، آن ها را کپی و ویرایش کنید. این نمونه ها به شما کمک می کنند تا ساختار و محتوای لازم برای یک لایحه رسمی و حقوقی را داشته باشید.

نمونه ۱: لایحه استرداد دادخواست قبل از اولین جلسه رسیدگی (درخواست ابطال دادخواست)


عنوان: لایحه استرداد دادخواست/دعوا (قبل از اولین جلسه رسیدگی)

ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] شورای حل اختلاف [نام شهر/منطقه]

با سلام و احترام،
بدین وسیله، اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان]، فرزند [نام پدر]، به شماره ملی [شماره ملی]، خواهان پرونده کلاسه [شماره کلاسه]، به شماره بایگانی [شماره بایگانی]، با موضوع [موضوع دعوا، مثلاً: مطالبه وجه / تخلیه ملک] که به طرفیت [نام و نام خانوادگی خوانده/خواندگان] در آن شعبه محترم مطرح گردیده است، به استحضار می رساند:

نظر به اینکه قبل از تشکیل اولین جلسه رسیدگی و یا مذاکرات شورا، اینجانب [دلایل استرداد را به وضوح بیان کنید، مثلاً: با خوانده محترم به توافق حاصله گردیده و اختلاف مرتفع شده است / قصد تکمیل مدارک و طرح مجدد دعوا با خواسته ای دقیق تر را دارم / از ادامه پیگیری دعوا منصرف شده ام و دیگر تمایلی به ادامه روند ندارم]، و با استناد به بند «الف» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، بدین وسیله صریحاً و منجزاً دادخواست/تقاضای تقدیمی خود را مسترد می نمایم.

لذا از آن مقام محترم تقاضای صدور قرار ابطال دادخواست/دعوا و مختومه شدن پرونده را استدعا دارم.

با تجدید مراتب احترام،
[نام و نام خانوادگی خواهان]
تاریخ: [تاریخ نگارش لایحه]
شماره تماس: [شماره تماس خواهان]
امضا:

نمونه ۲: لایحه استرداد دادخواست پس از مذاکرات و قبل از صدور رأی (درخواست رد دعوا یا سقوط دعوا، با ذکر رضایت خوانده در صورت لزوم)


عنوان: لایحه استرداد دعوا (پس از مذاکرات و قبل از صدور رأی)

ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] شورای حل اختلاف [نام شهر/منطقه]

با سلام و احترام،
بدین وسیله، اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان]، فرزند [نام پدر]، به شماره ملی [شماره ملی]، خواهان پرونده کلاسه [شماره کلاسه]، به شماره بایگانی [شماره بایگانی]، با موضوع [موضوع دعوا، مثلاً: مطالبه اجرت المثل / الزام به تنظیم سند رسمی] که به طرفیت [نام و نام خانوادگی خوانده/خواندگان] در آن شعبه محترم مطرح گردیده است، به استحضار می رساند:

نظر به اینکه [دلایل استرداد را با توجه به مرحله پرونده بیان کنید، مثلاً: پس از تشکیل جلسات رسیدگی و مذاکرات متعدد، اینجانب و خوانده محترم به توافق کامل دست یافته ایم و اختلاف مرتفع شده است. خوانده محترم نیز با استرداد این دعوا موافقت کامل دارند / با بررسی مجدد جوانب پرونده، از ادامه پیگیری دعوا منصرف شده ام و قصد دارم خواسته خود را با جزئیات بیشتر در مرجع دیگر طرح نمایم]، و با استناد به بند [ب یا ج، با توجه به شرایط پرونده و رضایت خوانده] ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، بدین وسیله صریحاً و منجزاً از ادامه پیگیری دعوای تقدیمی خود انصراف داده و آن را مسترد می نمایم.

لذا از آن مقام محترم تقاضای صدور قرار [رد دعوا / سقوط دعوا (بسته به تصمیم و رضایت خوانده)] و مختومه شدن پرونده را استدعا دارم.

با تجدید مراتب احترام،
[نام و نام خانوادگی خواهان]
تاریخ: [تاریخ نگارش لایحه]
شماره تماس: [شماره تماس خواهان]
امضا:

نکات مهم برای استفاده از نمونه لایحه ها:

  • حتماً قسمت های داخل کروشه [ ] را با اطلاعات دقیق پرونده خود جایگزین کنید.
  • دلیل استرداد را به وضوح و بر اساس واقعیت پرونده خود بنویسید.
  • نوع قرار درخواستی (ابطال، رد، یا سقوط) را با دقت و با توجه به توضیحاتی که در بخش های قبلی ارائه شد، انتخاب کنید. به یاد داشته باشید که قرار سقوط دعوا پیامدهای جبران ناپذیری دارد.
  • پس از تکمیل، لایحه را امضا کرده و به شعبه مربوطه در شورای حل اختلاف تحویل دهید و رسید دریافت نمایید.

جمع بندی و نتیجه گیری

همانطور که در این مقاله به تفصیل شرح داده شد، استرداد دادخواست از شورای حل اختلاف، فرآیندی حقوقی است که به خواهان اجازه می دهد تا تحت شرایط خاصی، از پیگیری دعوای خود منصرف شود. این اقدام، چه به دلیل صلح و سازش با طرف مقابل باشد و چه به دلایل دیگری مانند نقص مدارک یا تغییر در خواسته، دارای مبانی قانونی مشخص و پیامدهای حقوقی متفاوتی است که شناخت آن ها برای هر فردی که درگیر پرونده های قضایی است، ضروری است.

ما آموختیم که بسته به زمان استرداد دادخواست – قبل از اولین جلسه، پس از آن تا قبل از صدور رأی، یا پس از ختم مذاکرات – شورا قرارهای متفاوتی از جمله ابطال دادخواست، رد دعوا و سقوط دعوا را صادر می کند. تفاوت کلیدی این قرارها در امکان یا عدم امکان طرح مجدد همان دعوا در آینده است. در حالی که ابطال و رد دعوا، راه را برای طرح مجدد باز می گذارند، قرار سقوط دعوا به دلیل اعتبار امر مختومه، این حق را از خواهان سلب می کند و به معنای انصراف قطعی از آن حق است.

تفاوت های شورای حل اختلاف با دادگاه های عمومی نیز در این فرآیند مورد بررسی قرار گرفت. با وجود سادگی و سرعت بیشتر شورا، و تمرکز آن بر سازش، نیاز به تنظیم لایحه کتبی و رعایت تشریفات قانونی، همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است. ارائه یک لایحه دقیق و صریح که حاوی تمامی اطلاعات لازم باشد، گامی اساسی در پیشبرد صحیح این فرآیند است.

با توجه به پیچیدگی های حقوقی و پیامدهای احتمالی هر یک از انواع استرداد دادخواست، تاکید بر اهمیت مشورت با متخصصین حقوقی قبل از هرگونه اقدام، بیش از پیش پررنگ می شود. یک وکیل یا مشاور حقوقی باتجربه می تواند با بررسی دقیق پرونده شما، بهترین راهکار را برای استرداد دادخواست، با کمترین ریسک و مطابق با منافع شما، ارائه دهد. این مشاوره تخصصی، شما را از گرفتار شدن در پیامدهای ناخواسته، به ویژه قرار سقوط دعوا که مانع از طرح مجدد آن می شود، حفظ خواهد کرد.

اگر پرونده شما در شورای حل اختلاف در جریان است و قصد استرداد دادخواست خود را دارید، لحظه ای برای دریافت مشاوره حقوقی تخصصی درنگ نکنید. با کسب اطلاعات کامل و راهنمایی صحیح، می توانید تصمیمات حقوقی بهتری اتخاذ کرده و از حقوق خود به بهترین شکل ممکن دفاع نمایید. همواره به یاد داشته باشید که پیشگیری بهتر از درمان است و در مسائل حقوقی، این جمله مصداق کاملی پیدا می کند.

دکمه بازگشت به بالا