هنوز حسین ناشناختهترین است – روابط عمومی
روابط عمومی/خراسان رضوی در سایه عاشورا و محرم و رشادتهای امام حسین(ع)، جلوهای از زیبایی در ادبیات خلق شده است؛ اگر همه روزهای عالم به یک روز برسند و همه زمین در یک قطعه جمع شود و همه آبها، یک تن شوند و همه حقها به وحدت برسند بیهیچ شبههای آن روز عاشورا خواهد بود و آن زمین قبلهترین قلب زمین، کربلا و آن آب، فرات، فراتی که چهارده قرن است فریاد العطشش به گوش میرسد و آن حق نیز نخواهد بود و جز مقام معظم عشق، حضرت حسین.
محمد خاتمی پور استاد ادبیات در گفت و گو با روابط عمومی با بیان اینکه امامت حسین ابن علی(ع)، افتخار انسانیت است و اگر نبود او، خیلی از بدایتها به نهایت نمیرسید و خلقت، عنایت نمییافت، گفت: تاریخ منهای عاشورا، چیزی میشود در حد صفر و زمین، سوای کربلا، هیچ را حاصل میدهد.
وی افزود: اینکه میبینیم میان عاشورا و حسین و عشق و تشنگی و قتلگاه – این رفیعترین گودال تاریخ – و انسانیت و خوبی، رابطهای چنین محکم برقرار است چیز عجیبی نیست. عجیب این است که بسیاری هنوز این راز را در نیافته و عاشورا را نشناختهاند؛ زمان را در نیافته و مردهاند.
خاتمی پور اظهار کرد: عجیب این است آنها که عاشورا را نشناختهاند؛ حتی یک روزشان، یک لحظهشان، یک وجب زمین باورشان، جرعهای از نگاهشان، هیچ کدام حسینی نشده است. آنهم در زمانی که خورشید حسینی دیر سالی است بر همه جای زمین، عادلانه میتابد.
وی ابراز کرد: عجیب نیست کسانی شمشیر حسین را هم از جنبش کلام بدانند و عاشورا را نهضتی کلامی بنامند اما عجیب این است که کسانی، کلام را نبینند و در همه عاشورا و همه لحظههای کربلا جز چکاچک شمشیر نشوند و حتی در نیابند که عاشورای سرخ برای ماندگاری، نیازمند زبانهای سرخ نیز هست که با کلماتی سبز، این کلامیترین خیزش تاریخ را پاس بدارند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: اندکی مطالعه در هوای کربلا و جستجو در خنکای صبحگاه عاشورا به روشنی آدمی را با این حقیقت آشنا میکند که کسانی در چکاچک شمشیرها، آهنگ زندگی شنیدند و پشت خونها، نقش حیات دیدند و حتی آوایی را شنیدند و زمزمه کردند که برای خصم شمشیر به دست هم جز خیر، نخواستند.
وی گفت: عجیب این است کسانی مرگ خواهی خویش را به نام حسین نامیدند و شمشیر را و خون را نهایت مقصد حسین دانستند؛ آنهم خون بر زمین ریخته را.
خاتمی پور افزود: عجیب این است، کسانی عطر اصلاحطلبی در امت محمد را استشمام نکنند و خویش را حسین بپندارند و باور خود را حسینی، اگرچه اینهمه در مورد حسین سخن گفته شده و گفتهها نوشته شده، اما هنوز حسین ناشناختهترین است.
وی اظهار کرد: نام حسین بارها و بارها بر زبانها جاری است، اما بسیاری از فهمها، از تلفظ آن عاجزند. عجیب آنکه حسین را همه در همان نیم روز میبینند حالآنکه حسین همیشه حسین است و همه لحظهها او برای ما اسوه و الگوست.
این استاد ادبیات گفت: برخی نام حسین بر زبان میآورند، اما نوری در سیمایشان نمیتابد و برای حسین اشک میریزند، اما نگاهشان از هر عشقی خالی است. فریاد میزنند اما در فهمیدن، حسین یاری گرشان نمیشود. به نام امام زندگی، رفتن را فریاد میکنند.
در این میان برخی دست به اعمالی میزنند و آن را نشانه مسلمانی خویش میدانند که مسلم، سفیر زندگی و اندیشه حسینی، از انجام آن امور سرباز زد، آنهم وقتی که شمشیر آخته در کفش بود و ابن زیاد در سایه میتوانست مرگ را مزمزه کند. فقط کافی بود، هانی آب طلب کند و مسلم با تیغ بر فرق پسر زیاد بکوبد و تشنگی او را جواب دهد، اما مسلم، آموزگاری چون محمد دارد و امامی چون حسین، پس باید خود نیز مصداق و مفسر دین باشد. دینی که فتک و ترور و غافل کشی را، حتی برای سختترین دشمنان خود هم نمیپذیرد. بلکه میخواهد این گونه اعمال که دنیا امروزه به تنفر از آن رسیده است، هرگز ولادت نیابد، حتی در چهارده قرن پیش، حتی برای ابن زیاد ولو اینکه زنده ماندن پسر زیاد، کربلا را در پی داشته باشد.
وی گفت: نهضت کربلا میخواهد اصلاحطلبی در دین را سرلوحه کار خویش قرار دهد، پس نمیتواند دست به کاری ضد اصلاحی چون ترور بزند زیرا باور نبوی این است که فتک و ایمان قابل جمع نیستند و هرگاه یکی بیاید دیگری را بیرون میکند. این آموزه کربلاست و عجیب نیست. مسلمانان علیه ترور و تروریست – هر که باشد با هر ادبیات و گفتاری – بسیج شوند.
خاتمی پور گفت: عجیب این است کسانی که خود را مسلمان و مؤمن بدانند؛ دست به ترور بزنند و فکر میکنم حسین ناشناسترین مردم عالم، همینها باشند و بیگانهترین با عاشورا و کربلا نیز هم.
انتهای پیام