محتوای غذا قطعاً تأثیر زیادی دارد، اما نحوه مصرف آن نیز به همان اندازه مهم است. صحبت های زیادی در مورد اینکه چه چیزی مصرف شود وجود دارد، اما به سختی تلاشی برای آگاهی مردم در مورد نحوه مصرف مواد غذایی وجود دارد. چه حیوانی بخورید، چه سبزی یا هر چیز دیگری – غذا اساساً بخشی از زندگی است. چیزی که به خودی خود یک زندگی بود در حال تبدیل شدن به بخشی از شماست. غذا خوردن فقط هضم نیست، بلکه یک زندگی به زندگی دیگر می پیوندد. بهترین متخصص تغذیه تهران
چه زمانی باید غذا بخورید، در چه وضعیتی باید بنشینید و چگونه باید از غذا در درون خود استقبال کنید، مواردی هستند که امروزه کاملاً نادیده گرفته می شوند.
1- توجه کنید
غذا خوردن نباید یک روتین باشد. باید رعایت کنی امروزه بدن به این مقدار غذا نیاز دارد، بنابراین شما آنقدر غذا می خورید. فردا ممکن است به این مقدار نیاز نداشته باشد. هر حیوانی از این موضوع آگاه است. اگر سگی در خانه دارید، حتی او در روزهای خاصی از غذا خوردن امتناع می کند. این روزها آنقدر احمقانه او را منظم کرده اند که هر روز غذا می خورد. در غیر این صورت طبیعی است که در روزهای خاصی غذا نخورد. او مقداری علف میخورد، آن را بیرون میریزد و برای خودش پاکسازی میکند. همه مخلوقات از این موضوع آگاهند، اما انسان ها از عقل خود برای تصمیم گیری در مورد آنچه باید بکنند استفاده می کنند.
به دلیل سیستمهای آموزشی که مردم از آن عبور میکنند، ما به فکر خود اهمیت زیادی دادهایم. توجه ما بزرگترین چیزی است که داریم، نه فکر ما. اندیشه ما محصول داده های اندکی است که جمع آوری کرده ایم. این ما را به جایی نمی رساند. این تیزبینی و شدت توجه ماست که می تواند ما را از یک بعد زندگی به بعد دیگر ببرد.
2- با سپاسگزاری غذا بخورید:
انسان باید بخورد، اما ما باید با ذوق خوردن از آنچه غذا ارائه می دهد و با قدردانی از معنای آن برای زندگی خود، غذا بخوریم. این برای از بین بردن لذت خوردن نیست. لذت واقعی غذا خوردن این است که شما از زندگی دیگری آگاه هستید که مایل است با زندگی شما ادغام شود و شما شوید. این بزرگترین لذتی است که یک انسان می داند، اینکه به نوعی چیزی که تو نیستی حاضر است بخشی از تو شود. این چیزی است که شما به آن عشق می گویید. این چیزی است که شما به آن می گویید فداکاری. این هدف نهایی فرآیند معنوی است.
چه اشتیاق، چه از خود گذشتگی یا روشن بینی نهایی، همه یکسان هستند، فقط در مقیاسی متفاوت. اگر بین دو نفر اتفاق بیفتد، آن را اشتیاق می نامیم. اگر برای گروه بزرگتری اتفاق بیفتد، آن را عشق می نامیم. اگر خیلی بیمورد اتفاق بیفتد، آن را شفقت مینامیم. اگر حتی بدون شکلی در اطراف شما اتفاق بیفتد، به آن فداکاری می گویند. اگر در مقیاس نهایی خود اتفاق بیفتد، آن را روشنگری می نامیم.
خوردن غذا نمایانگر یگانگی هستی است. این روند زیبا هر روز در زمان صرف غذا در حال انجام است. چیزی که گیاه، دانه، حیوان، ماهی یا پرنده بود، فقط در هم آمیختن و تبدیل شدن به انسان، نمایانگر یگانگی وجود و دست خالق در هر چیزی است که هست.
3- به صورت چهارپای روی زمین بنشینید و غذا بخورید:
در فرهنگ یوگی همیشه از شما خواسته می شود که پاهای خود را روی هم قرار دهید و پاهای خود را در جهت شکل انرژی دراز نکنید. این اساساً به این دلیل است که شما می توانید هر چیزی را که به طرق مختلف به سمت شما می آید دریافت کنید. هدف یوگی همیشه این است که آن را از جنبه های بالاتر زندگی خود دریافت کنید. وقتی فضای اختصاصی وجود دارد، به این معنی است که انرژی قدرتمندی وجود دارد که امکان دگرگونی شما را دارد. آن انرژی باید همیشه از بالاترین امکانی که می توانید دریافت کنید به شما برسد. ما نمی خواهیم فرآیندهای بقای خود را تقویت کنیم. ما می خواهیم ابعاد دیگر زندگی را تقویت کنیم. زنده ماندن ما بسیار ضروری است، اما زنده ماندن بهتر از کسی هدف زندگی نیست. این اتلاف وقت است زیرا هر کاری که انجام دهید، برای همیشه زنده نخواهید ماند.
بنابراین وقتی در هر فضایی که فکر می کنید قدرت و انرژی وجود دارد می نشینید، همیشه پاهای خود را روی هم قرار می دهید و می نشینید زیرا می خواهید قسمت پایین بدن را ببندید. شما نمی خواهید با پاهای باز در مقابل یک فضای اختصاصی بنشینید زیرا انرژی کاملاً متفاوتی را به سمت شما جذب می کند که می تواند برای شما مضر باشد. شما می خواهید قسمت بالایی بدن شما – بالای آناهتا – در معرض این قرار گیرد.
هر زمان که یک فرم قدرتمند می بینید، پاهای خود را روی هم قرار دهید، بسیار مهم است. غذا نیز یک چیز بسیار قدرتمند است. اگر سه روز است که چیزی نخورده اید، این را می فهمید. وقتی غذا جلوی شما می آید، مهم است که پاهایتان روی هم قرار بگیرند. اگر خیلی گرسنه هستید و غذا در کل بدن قرار دارد، این برای شما خوب نیست. شما هرگز پاهای خود را باز نمی کنید و در مقابل غذاها، اشیاء مقدس و انسان هایی که در درون خود قدرت خاصی دارند، ننشینید، زیرا این نوع انرژی اشتباهی را وارد سیستم شما می کند.
4- با دستان خود غذا بخورید:
وقتی به غذا دست نزنید نمی دانید چیست. اگر غذا به اندازه کافی خوب نیست که بتوان آن را لمس کرد، من نمی دانم چگونه آنقدر خوب است که بتوان خورده شود! همچنین تمیزی دستان شما کاملاً در دستان شماست، در حالی که تمیزی قاشق یا چنگال لزوماً در دستان شما نیست. هیچ کس جز شما از این دست ها استفاده نکرده است، بنابراین می توانید از تمیز بودن آنها در حال حاضر مطمئن باشید. با چنگال نمی دانید چه کسی از آن استفاده کرده است، چگونه و برای چه استفاده کرده است. تنها کاری که باید انجام دهند این است که آن را با دستمال پاک کنند و تمیز به نظر برسد.
مهمتر از همه، وقتی از چنگال استفاده می کنید، غذا را احساس نمی کنید. وقتی غذا جلوی شما ظاهر شد، چند لحظه دست خود را روی غذا نگه دارید تا حس کنید غذا چگونه است. اگر چیزی در بشقاب من ظاهر شود و من فقط آن را احساس کنم، می دانم چه بخورم و چه نخورم بدون اینکه مزه آن را بچشم. دستان من اولین سطح شناخت غذا هستند.
5- غذای خود را بیست و چهار بار بجوید:
در یوگا می گوییم: “اگر یک لقمه غذا بخورید، باید آن را بیست و چهار بار بجوید.” علم زیادی پشت این موضوع نهفته است، اما اساساً، غذای شما از قبل در دهان هضم می شود و باعث کدر شدن سیستم شما نمی شود. اگر بیست و چهار بار بجوید، اطلاعات آن غذا در سیستم شما تثبیت می شود و هر سلول در بدن شما می تواند شروع به قضاوت در مورد اینکه چه چیزی برای شما مناسب است و چه چیزی برای شما مناسب نیست – نه از نظر زبان، بلکه در مورد آنچه برای کل سیستم مناسب است. اگر این کار را برای مدتی انجام دهید، هر سلولی در بدن آموزش می بیند که چه چیزی را دوست دارد و چه چیزی را دوست ندارد.
6- رژیم غذایی چند دانه ای
امروزه پزشکان می گویند که نزدیک به 80 میلیون هندی به سمت دیابت می روند. یکی از دلایل این امر این است که اکثر مردم هند از رژیم غذایی تک غلات استفاده می کنند. مردم یا فقط برنج می خورند یا فقط گندم. این قطعا می تواند مشکلات سلامتی ایجاد کند. مهم است که یک رژیم غذایی چند غلات را در زندگی خود وارد کنید.
به طور سنتی، مردم همیشه مقدار زیادی گرم، حبوبات، حبوبات و بسیاری از انواع غلات میخوردند. اما کم کم این چیزها از بین رفتند، و اگر امروز به بشقاب یک هندی جنوبی نگاه کنید، مقدار زیادی برنج و فقط کمی سبزی وجود خواهد داشت. این یک مشکل جدی است. این تغییر به یک رژیم غذایی کل کربوهیدرات که در بیست و پنج یا سی سال گذشته اتفاق افتاده است، باید معکوس شود، زیرا اگر فرد فقط کربوهیدرات زیاد و مقدار بسیار کمی از چیزهای دیگر بخورد، سلامت درازمدت به طور جدی تحت تأثیر قرار می گیرد. این یک تغییر مفهومی اساسی است که باید در ذهن مردم اتفاق بیفتد. بیشتر رژیم غذایی نباید برنج باشد بلکه همه چیزهای دیگر. برنج انتخاب شماست – چه بخواهید بخورید یا نه، با توجه به میزان گرسنگی خود تصمیم می گیرید.
7- درست غذا خوردن در سفر
ما همیشه نمیتوانیم نوع غذای ایدهآل را بخوریم، مخصوصاً آنهایی که در سفر هستیم و فعالیتهای متنوعی انجام میدهیم. اگر در نهایت چیزی می خورید که بدن شما را کمی تنبل می کند – یعنی اگر نسبت به آنچه در سیستم اتفاق می افتد حساس هستید – تنها کاری که باید انجام دهید این است که وعده غذایی بعدی را نصف کنید یا وعده غذایی را حذف کنید. این تمام چیزی است که برای برگشتن بدن لازم است. بهترین جراح لیپوساکشن
سفر قطعاً از نظر خستگی مضر است، اما میتوانید با خوردن کمترین مقدار غذا در هواپیما، آن را به حداقل برسانید. اگر نیاز به خوردن چیزی دارید، یک میوه بخورید یا فقط مقدار زیادی آب بنوشید. مکانیسم گرسنگی شامل اسیدهای خاصی است که روی مخاط معده کار می کنند و میل به خوردن ایجاد می کنند. اگر یک لیوان آب بنوشید یا یک میوه بخورید، اسیدها رقیق می شوند و گرسنگی کاهش می یابد.