رژیم صهیونیستی با هدف بررسی توان مقاومت و برای ارزیابی شدت و حدت واکنشها، عملیات در کرانه باختری را آغاز کرد حالآنکه این منطقه در کنار لبنان و غزه به جبهه سوم علیه اسرائیل تبدیل شده است.
گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا، عماد نجار: با بالا گرفتن فعالیت گروههای مقاومت در کرانه باختری و هراس رژیم صهیونیستی از اقدامات مسلحانه این گروهها علیه نظامیان و نیروهای مسلح اسرائیلی، قابل پیشبینی بود که تلآویو در تدارک عملیات علیه این منطقه کاملاً محاصره شده باشد.
در اجرای این سلسله عملیات، رژیم صهیونیستی دو راهکار بیشتر در مقابل خود نمیدید، یکی رها کردن کرانه باختری به حال خود که این امر باعث تشدید تسلیح و تقویت مقاومت در این مناطق میشد و یکی هم اقدام سریع و انجام عملیاتهای شدید نظامی برای جلوگیری از اقداماتی مانند ربایش نیروها و مقامات صهیونیست توسط مقاومت یا عملیاتهای چریکی و ایذایی که ازلحاظ روحی و دفاعی باز هم باعث تقویت مقاومت در کرانه باختری میشد.
پس از عملیات طوفان الاقصی، هستههای مقاومت در کرانه باختری نیز فعال شدند
ازآنجاییکه دکترین کلی رژیم اسرائیل در مواجهه با فلسطینیان، بر مبنای کشتار و جنایت است؛ این بار نیز رژیم از همین روش استفاده کرد و اهدافی را در این مناطق هدف قرار داد که مراکز مهم و حیاتی برای مقاومت بود و نابودی این مراکز میتواند سیستم مقاومت در کرانه باختری را به سمت نابودی بکشاند. جنین در کرانه باختری با داشتن اردوگاه آوارگان یکی از همین مناطق مهم و آسیبپذیر برای مقاومت است.
البته ناگفته نماند که نظریه مورد استناد رژیم صهیونیستی طرحی است که پیشتر مقاومت از آن مطلع بود و به همین دلیل، با تقسیم قدرت و فرماندهی در مراکز ثقل متعدد در شهرهای مختلف کرانه باختری بهنوعی برنامههای شاباک را در این حملات با شکست مواجه کرد و مانع شد تا دشمن با تمرکز بر یک شهر یا اردوگاه تمامی توان منسجم مقاومت را از بین نبرد.
در این مرحله، اما سؤالی به ذهن مخاطب رسوخ میکند که آیا هدف انجام یک حمله پرقدرت با افزایش شمار تلفات و درنهایت پایان عملیات در کرانه باختری است یا اینکه این حملات متعدد نظامی بهقصد محک زدن توان پدافندی و آفندی مقاومت در این شهرها صورت گرفته است؟
اینطور به نظر میرسد که اسرائیل با هدف بررسی توان مقاومت و برای ارزیابی شدت و حدت واکنشها این عملیات را انجام داده و نیروهای مقاومت نیز با روش پلکانی و افزایش تدریجی پاسخ (روش کلی نیروهای مقاومت) از توان خود در مواجهه با دشمن رونمایی خواهند کرد.
ناگفته نماند که با استفاده از امتیاز نزدیکی به شهرکهای صهیونیستنشین، مقاومت باید در کنار رونمایی پلکانی از توان دفاعی، از یکسو مواردی همانند محافظت از جبههها و حفظ ذخیره تسلیحاتی در مناطق مختلف را مدنظر قرار دهد و از سوی دیگر، دشمن را به عقبنشینی و ایجاد تغییرات محاسباتی وادار کند تا بهاینترتیب، عیار بالای توان مقاومت را به رخ بکشد.
حملات اخیر صهیونیستها روی نابودی زیرساختها و نیازهای ابتدایی ساکنین این مناطق متمرکز است که هدفی جز بالا بردن هزینه دفاع از مقاومت را برای فلسطینیان دنبال نمیکند
در این بخش لازم است به دستور مهم مقام معظم رهبری مبنی بر تسلیح کرانه باختری در تاریخ ۱۳۹۳/۰۵/۰۱ بپردازیم که ایشان فرمودند: این اعتقاد ما است که کرانه باختری هم مثل غزه باید مسلح بشود. دست قدرت [لازم است]. کسانی که علاقهمند به سرنوشت فلسطیناند، اگر میتوانند کاری بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزی که ممکن است از محنت فلسطینیها بکاهد، عبارت است از همینکه دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرتنمایی بکنند؛ والا با برخورد رام و مطیع و سازشکارانه، هیچ کاری به نفع فلسطینیها انجام نخواهد گرفت.
پسازآن تاریخ، نیروهای مقاومت مجدانه پیگیر اجرای این فرمایش بودند تا بدان جا که اسرائیل از این افزایش توان در کرانه باختری احساس خطری جدی کرد. پس از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر، هستههای مقاومت در کرانه باختری نیز فعال شدند و رژیم صهیونیستی نیز با همکاری ارتش، شاباک و پلیس صهیونیستی در همان روزهای اولیه حملاتی را علیه مناطق مختلف در کرانه باختری انجام داد و هزاران فلسطینی را بازداشت و بیش از صد نفر دیگر از فلسطینیان را به شهادت رساند.
در سوی دیگر، «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم برای کنترل «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت داخلی کابینهاش که از مخالفان سرسخت آتشبس نیز هست، دست وی را در سرکوب و کشتار در کرانه باختری باز گذاشت. به همین دلیل، وقتی نشانهگذاریهای حملات اسرائیل در شهرهای کرانه باختری را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که اماکن زیرساختی مانند بیمارستانها، جادهها و منازل مسکونی مورد حملات موشکی قرارگرفتهاند؛ مواردی که باعث ایجاد تنگنا برای زندگی فلسطینیان خواهد شد، زیرا دست نظامیان اسرائیلی از رسیدن به نیروهای مقاومت کوتاه است.
ناگفته نماند که رژیم صهیونیستی تلاشهای مکرری برای ضربه زدن به هستههای مهم مقاومت انجام داد، اما بدون حصول نتیجه عقبنشینی کرد. ازجمله این عملیاتها میتوان به اقدامات مرداد ماه اشاره کرد که از زمین و هوا به جنین حمله کردند که حتی نتوانستند به میدان مرکزی شهر نیز برسند و بدون هیچ دستاوردی اقدام به عقبنشینی کردند.
تعدد جبهه در مقابل اسرائیل امکان تمرکز این رژیم برای نابودی کامل یک جبهه را از بین میبرد
اما نوع حملات پنج روز پیش صهیونیستها اقدام برای نابودی زیرساختها و نیازهای ابتدایی ساکنین این مناطق بود که هدفی جز بالا بردن هزینه دفاع از مقاومت را برای فلسطینیان دنبال نمیکرد. دشمن زبون نیز متوجه این مسئله مهم شده است که رویکرد تمام ملت فلسطین در برابر اسرائیل تغییر کرده و تنها راهی که ملت فلسطین دنبال میکند مقاومت است. به همین دلیل، صهیونیستها سعی دارند با اعمال فشار بر معیشت و نیازهای اولیه زندگی و کشاندن ساکنان اصلی این مناطق به گوشه رینگ، عرصه را به نحوی تنگ آورند که مقاومت حمایت مردمی را از دست بدهد.
اما این استراتژیای است که هیچگاه در هیچ منطقهای جواب نداد، نه در هشت سال دفاع مقدس ایران در برابر رژیم صدام، نه در غزه، نه در لبنان و نه در عراق و سوریه و یمن.
درواقع، کرانه باختری بهطور واقعی و جدی به جبهه سوم علیه رژیم صهیونیستی تبدیل شده است و صهیونیستها علاوه بر لبنان و غزه باید در جبهه دیگری با نام کرانه باختری هم درگیر باشند. این جبهه برای آنها بهمنزله افزایش تلفات، ناامنی در سرزمینهای اشغالی، تقسیم توان جنگی اسرائیل، افزایش نارضایتی عمومی در جامعه صهیونیستی، افزایش اعتراضات، بروز بیشتر ناتوانی کابینه نتانیاهو و سرعت گرفتن زوال اسرائیل است.
با جمعبندی موارد فوق میتوان به یک نتیجه دیگر نیز رسید: تعدد جبهه در مقابل اسرائیل امکان تمرکز این رژیم برای نابودی کامل یک جبهه را از بین میبرد حالآنکه نیروهای مقاومت در سایر جبههها هم با بالا بردن توان خود، استراتژی تمرکز رژیم را برهم میزنند و بهاینترتیب، نوعی موازنه دفاعی در برابر رژیم صهیونیستی ایجاد میشود.