معرفی و دانلود کتاب pdf آن سوی مرگ اثر جمال صادقی نشر معارف
کتاب ” آن سوی مرگ ” اثری است از جمال صادقی به کوشش محمدحسین حاجی ده آبادی و چاپ انتشارات معارف. کتاب حاضر دربردارندۀ سه خاطره دربارۀ تجربۀ مرگ و حاصل مصاحبه رو در رو با افرادی است که حیات پس از مرگ را تجربه کرده، به برزخ رفته و برگشته اند. مجموعه ای بسیار جالب و حیرت انگیز که ممکن است بخش هایی از آن برای بیماران قلبی و روان های آسیب پذیر، نامناسب باشد.
این کتاب که از سوی نشر معارف منتشر شده، دربردارنده سه روایت از تجربه افرادی است که در سه مرحله دنیای پس از مرگ را برای دقایقی تجربه کرده و آن را صادقانه برای مخاطب روایت کردهاند. کتاب نثری خوشخوان و ساده دارد. روایتها گاه باورنکردنی است و مخاطب را میخکوب میکند.
شخصیتپردازی سه روایت نقل شده، به گونهای صورت گرفته که مخاطب با آن همراه شده و گاه همذاتپنداری کند. دنیای پس از مرگ و حوادث بعد از آن، همواره یکی از پرسشهایی است که ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. آثاری مانند «آن سوی مرگ» به مخاطب این کمک را میکند تا بتواند تاحدودی از دنیایی که پس از مرگ در انتظار انسان است، آگاهی یابد. برخی از این روایتها گاه مخاطب را تکان میدهد و سبب میشود تا پس از اتمام کتاب، مخاطب با خود بیندیشد که او برای دنیای پس از مرگ چه کرده است. «آن سوی مرگ» به قلم جمال صادقی و با همکاری محمدحسین حاجی دهآبادی در 350 صفحه منتشر شده است.
لینک دانلود کتاب شعر درباره تجربه مرگ را نیز می توانید از سایت دهکده لینکز دریافت کنید.
قسمت هایی از کتاب آن سوی مرگ
نویسنده: بسیار خوب، آقای دکتر! اعمال و افکار و احساسات شما در وادی حق الناس وجود داشت و شما چگونه بودید؟؟
گزارشگر: در میان تک تک اعمالم، در میان تک تک افکار و نیات زمینی هم سرگردان بودم، سرگردان، غمگین، وحشتزده پشیمان و تنها…
من، رسوب محکمی از همه اینها را با خودم حمل میکردم و احساسی خرد کننده، برنده و نیش زننده آزارم میداد.
_کلمات مبهم است انتظار دارم حالتان را دقیقاً تشریح کنید.
_ چه حالی پیدا میکنید اگر مار بزرگی در شکمتان باشد دائم بلولَد و نیش بزند؟ چه حالی پیدا میکنید اگر سیخهایی داغ در زخم بدنتان فرو ببرند در زخمی که هنوز تازه است؟ چه حالی پیدا میکنید اگر همه خبرهای بد را یکجا به شما بدهند؟ چه حالی پیدا میکنید اگر شما را از فراز ابرها به پایین پرتاب کنند؟ چه حالی پیدا میکنید اگر مجبور باشید روی فلزی در حال ذوب شدن بنشینید؟ چه حالی پیدا میکنید اگر بفهمید غیر از شما کسی در دنیا وجود ندارد؟ حال من در آن دنیا از مجموع همه این حالات هم بدتر بود. کم کمش دهها برابر بدتر بود. روحم مدام تیر میکشید. درونم ذوق ذوق میکرد. من دیگر یک روح انسانی نبودم گلولهی سوزان و سرگردان از ترس، اضطراب، غم و شرم بودم…
درباره نویسنده کتاب آن سوی مرگ
آن سوی مرگ جمال صادقی کتابی است به قلم جمال صادقی، جمال صادقی با هدف انسان شناسی سفری به روستا ها و شهر های مختلف را ترتیب می دهد و در این سفر با کسانی روبه رو می شود که ادعا می کنند مرگ را تجربه کرده اند و با چشم های خود دیده اند! البته در این سفر همراه دوست خود محمدحسین حاجیدهآبادی بوده و در اول این کتاب نیز اشاره می کند که این دوستش تاثیر بسیار زیادی در زندگی او داشته است و با کمک های بسیار زیاد دوستش این کتاب را به قلم در آورده است!
سید حسین میرصادقی معروف به جمال میرصادقی نویسنده، مدرس و پژوهشگر است با بیش از هفتاد جلد کتاب رمان، داستان بلند، نقد ادبی و کتابهای پژوهشی در زمینه ادبیات داستانی. به گفته خودش، قهرمان داستانهایش اغلب از کوچه انتخاب شدهاند و با همان ادبیات مینویسد. درحقیقت او از کوچه برخاسته و خود را از آنها جدا نمیداند.
تیکه کلامهای جالبی دارد:
داستان هَوو بر نمیدارد.
نوشتن برای من مثل هواست، هوایی که اگر استنشاق نکنم، میمیرم.
او تجربیات متفاوتی در زمینه کارگری، معلمی و کتابداری دانشسرای عالی دانشگاه تربیت معلم داشته است و از آنجایی که رشته تحصیلی من نیز مشابه اوست، انگیزه بیشتری برای تحقیق درمورد این نویسنده در من ایجاد شد.
همچنین او کارشناس طراح آزمون در سازمان امور اداری و استخدامی کشور و مسؤل اسناد قدیمی در سازمان اسناد ملی ایران، بوده است و درخلال تلاشهای مجدانه و پیوسته، موفق شده است افزون بر داستانهای کوتاه و بلند بسیار، چندین رمان خلق کند. میرصادقی از همه نویسندههای بزرگ و نامآور دنیا بهره برده است؛
بعضی از آنها در دورهای خاص از زندگی او به شدت، توجهاش را جلب کردهاند. مثل ویلیام فاکنر که در آغاز نویسندگی از او بسیار خوشش میآمد و سپس آثار چخوف و گورکی و تولستوی که او را جذب کرد و بارها و بارها خواند و شاید غیرمستقیم تحت تأثیر آنها قرار گرفته باشد. در میان نویسندگان وطنی نیز صادق چوبک و بزرگ علوی از نویسندگان تأثیرگذار بر اندیشه و قلم میرصادقی هستند.
برخی از آثار میرصادقی به زبانهای آلمانی، انگلیسی، روسی، اردو، ارمنی، رمانیایی، عبری، عربی، مجاری، ایتالیایی و چینی ترجمه و در تیراژهای متعدد منتشر شده است. از آثارش میتوان به «مادر، عشق و دیگر هیچ»، «گلهای سرخ بر آب»، «کلاغ ها وآدم ها» و… نام برد.
خلاصه کتاب
نویسنده در مقدمهی کتاب، روایتهای واقعی از سه راوی مختلف را بیان کرده است که تجربههای متفاوتی از مرگ و آن سوی مرگ دارند. نویسنده با دوست خود، محمدحسین حاجیدهآبادی با هدف انسانشناسی سفرهایی به شهرها و روستاهای مختلف کشور ترتیب میدهند و قصه مردمان مختلف را ثبت و ضبط میکنند. در جریان همین سفرها با دو نفر روبهرو میشوند که ادعا میکنند تجربه مرگ دارند و قصه مُرده و زنده شدن خود را برای آنها تعریف میکنند. سالها بعد که نویسنده فراغ بالی مییابد؛ با کمک همان دوست خود به سراغ این موضوع میروند.
کار را از بیمارستانهای تهران شروع میکنند و سراغ کسانی که تجربه مرگ داشتند را میگیرند. افراد زیادی به آنها معرفی میشوند که همه، بدون استثنا، خاطرات جالبی برای گفتن داشتند، اما خیلی از خاطرات شبیه به یکدیگر بوده است. در این بین اشخاصی که قصه مرگشان را تعریف کردند، به سه دسته تقسیم میشوند: گروهی پس از خارج شدن از جسم خود، در تمام مدت داخل بیمارستان ماندهاند؛ برخی فراتر از محیط بیمارستان، بین مردم شهر شناور شدهاند و دسته سوم به جهانی ورای جهان زمینی کوچ کردهاند.
به طور کلی، کتاب تجربه سه نفر از افرادی است که شِمّههایی از عالم پسین را دیدهاند و روایت کردهاند.
جالب این است که اغلب کسانی هم که از تجربه مرگ خود گفتهاند، حاضر نشدند نامشان را فاش کنند.
روایت اول ماجرای دختری ۲۲_۲۳ ساله هست، با نام مستعار سحر، که پس از عمل جراحی وقتی به هوش میآید دوباره سکته مغزی میکند و موجب میشود که سمت راست بدنش فلج و بیناییاش را ازدست بدهد. او چندروزی به کُما رفته و از جسم مادی خود جدا شده و اتفاقی برایش میافتد که اسمش را معجزه میتوان گذاشت.
و اما روایت دوم، ماجرای مهندسی ۳۳ ساله هست که دو بار مرگ را تجربه کرده؛ یکبار به صورت خلاصه و کوتاه و بار دیگر به صورت مفصل و عمیق، بار دوم که از بالای ساختمانی به زمین پرت میشود روح از جسمش خارج میشود و اتفاقاتی را مشاهده میکند. او پس از این واقعه، ویژگیهایی را کسب کرده است؛ مثلا میتواند ذهن دیگران را بخواند، یا کلمهای را به ذهن دیگران القا کند و جالب اینجاست که میتواند فردی که تجربه نزدیک به مرگ داشته را، تشخیص بدهد.
و آخرین روایت که جامعترین روایت میباشد داستان دکتری ۴۰ ساله است که به اتاق عمل رفته و به مدت ۵۰ ثانیه علائم حیاتیاش را ازدست میدهد و مرگ را لمس میکند.
آن مرد لحظات حسابرسی خود را در جهان آخرت میبیند تا لحظهای که به وادی حق الناس میرسد و این نقطه اوج این کتاب محسوب میشود.
منبع : www.free-ebooks.net